قدغن

قدغن

قدغن به معنای ممنوع یا تحریم است و به وضعیتی اشاره دارد که به دلایل مختلف، از جمله قانونی، اجتماعی یا اخلاقی، انجام یک عمل یا فعالیت ممنوع شده است. این واژه معمولاً در زمینه‌هایی به کار می‌رود که قوانین یا اصول خاصی وجود دارد که انجام یک عمل را غیرمجاز می‌سازد. به عنوان مثال، در بسیاری از کشورها، مصرف برخی مواد مخدر ممنوع است و افرادی که به این قوانین توجه نکنند، ممکن است با مجازات‌های قانونی روبرو شوند. همچنین، در برخی جوامع، رفتارهایی مانند ازدواج با فردی از قوم یا مذهب دیگر ممکن است به دلایل اجتماعی یا مذهبی ممنوع تلقی شود. در زمینه‌های مختلف، مانند محیط زیست، برخی فعالیت‌ها مانند شکار گونه‌های در حال انقراض نیز به منظور حفاظت از طبیعت قدغن شده‌اند. این نوع ممنوعیت‌ها به منظور حفظ تعادل اکوسیستم و جلوگیری از آسیب به محیط زیست وضع شده‌اند.

لغت نامه دهخدا

قدغن. [ ق َ دَ غ َ ] ( ترکی، اِ ) ظاهراً لفظ ترکی است به معنی تأکید و تقید و کنایه از تنبیه ساختن و مانع آمدن از کاری و صاحب مؤید الفضلاء این لفظ را فارسی دانسته. ( آنندراج ).

فرهنگ معین

(قَ دِ غَ ) [ تر. ] (اِ. ) نهی، منع.

فرهنگ عمید

ممنوع، غیرمجاز.
* قدغن کردن: (مصدر متعدی ) ممنوع کردن.

جملاتی از کلمه قدغن

کرایه‌کردن اتومبیل و اتوبوس با راننده برای بعضی استفاده‌ها مجاز است، اما انجام این کار در یکشنبه‌ها ممنوع است، همان‌طور که هرگونه رد و بدل کردن پول قدغن است. برای موارد معمول و کار در مزرعه استفاده از اسب رواج دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم