قاتق

قاتق

کلمه قاتق دارای معانی متنوعی است که عبارتند از:

ماست یا دوغ: در این معنا، قاتق به ماست یا دوغ اشاره دارد که به عنوان یک خوراکی جانبی در کنار غذاها مصرف می‌شود. این نوع خوراکی‌ها به دلیل خاصیت خنک‌کنندگی و طعم مطبوعی که دارند، به ویژه در فصل‌های گرم سال مورد استفاده قرار می‌گیرند و می‌توانند به عنوان یک مکمل مغذی برای وعده‌های غذایی به کار روند.

خورشتی که با نان خورده شود: در این کاربرد، قاتق به غذایی اشاره دارد که به همراه نان مصرف می‌شود و می‌تواند شامل خورشت‌ها یا غذاهای دیگر باشد. این نوع غذاها دارای غلظت بیشتری هستند و به نان آغشته می‌شوند تا طعم و مزه بهتری به دست آید.

چاشنی: قاتق به ترشی یا چاشنی‌ای اشاره دارد که به غذاهایی مانند آش اضافه می‌شود تا طعم و مزه آن‌ها را تقویت کند. این نوع چاشنی‌ها از ترکیباتی مانند سبزیجات، ادویه‌جات و مواد ترش‌کننده تهیه می‌شوند و می‌توانند به طور قابل توجهی طعم غذا را تغییر دهند و آن را لذیذتر کنند.

لغت نامه دهخدا

قاتق. [ ت ِ ] ( ترکی اِ ) ماست. دوغ. در تداول عامیانه نانخورش. اُدم. اِدام. || صبغ. سباغ. ( ناظم الاطباء ).
- امثال:
گفتم قاتق نانم شود قاتل جانم شد.
هم حلوای مرده هاست هم قاتق زنده ها.
|| ترشی که بر آشها کنند. ( آنندراج ). و آن ترکی است وآن را به فارسی کتخ گویند. ( غیاث ). چاشنی. || روزی. روزی حلال: قاتق نان خود بهم رسانید، یعنی چیزی از کسب حلال بهم رسانید و از پریشانی درآمد. ( آنندراج ).

فرهنگ معین

(تِ ) [ تر. ] (اِ. )۱ - ماست. ۲ - (عا. ) خورشت، خورشتی که با نان خورده شود.

فرهنگ عمید

چیزی که با نان بخورند مانند ماست، پنیر، و دوغ، نان خورش.

فرهنگ فارسی

نانخورش، چیزی که بانان بخورندمانندماست وپنیر
( اسم ) ۱ - ماست ۲ - ناخورش ادام ۳ - ترشیی که بر آشها زنند چاشنی یا قاتق نان خود بهم رسانیدن. چیزی از کسب حلال بهم رسانیدن و از پریشانی در آمدن.

ویکی واژه

(عا.)
م
خورشت، خورشتی که با نان خورده شود.

جمله سازی با قاتق

کو مطبخی پاک و مسمن مرغی تا قلیه کند بقاتق ترف مرا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال اعداد فال اعداد فال میلادی فال میلادی فال لنورماند فال لنورماند