فروغمند

لغت نامه دهخدا

فروغمند. [ ف ُ م َ ] ( ص م رکب ) منور. نورانی. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ معین

( ~. مَ ) (ص مر. ) دارای فروغ، نورانی.

فرهنگ عمید

دارای فروغ، دارای روشنی و تابش.

فرهنگ فارسی

دارای فروغ، دارای روشنی وتابش
( صفت ) دارای فروغ نورانی.

ویکی واژه

دارای فروغ، نورانی.

جمله سازی با فروغمند

💡 ۴۶. ۲۰۱۴،  ویتنام، هانوی: هیربد حیدری مدال طلا، ایمان فروغمند، محمد مبین حسینی و محمد پارسا جباری مدال نقره.

کون کردن یعنی چه؟
کون کردن یعنی چه؟
فاک یعنی چه؟
فاک یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز