غارتگری
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
جمله سازی با غارتگری
بنای دین و دل شد دیر بنیاد سپاه غمزهٔ غارتگری نیست
غارتگری هوش ز هر جرعه نیاید صاف قدح و دردی دن بلکه تو باشی
که را فتح و نصرت دهد یاوری که افتد به گرداب غارتگری
ناگهان از در درآمد دلبری شهر بند صبر را، غارتگری
همه تافته رو ز فرمان بری جبین ها پر از چین غارتگری
دزد ز هر سوی به غارتگری خیرهسری بین که چهها میکند