واژهی عنت مصدری از ریشهی «ع ن ن» است که در لغت به معنای شکافته و شکسته شدن استخوان پس از جوش خوردن و پیوند یافتن آن به کار میرود. این اصطلاح، بیشتر در پزشکی و برای توصیف وضعیتی به کار میرود که در آن استخوانی که پیشتر شکسته و ترمیم شده بود، دوباره دچار شکاف یا شکستگی میشود. همچنین، این واژه در مفهوم گستردهتر خود، به تباه شدن و فاسد گردیدن چیزی نیز اشاره دارد و میتواند برای بیان حالت نابودی و نیستی به کار رود.
در حوزهی روابط انسانی و اخلاقی، عنت بر رنجرسانی به دیگران، رنجور شدن و دچار مشقت و دشواری گردیدن دلالت دارد. علاوه بر این، این واژه در متون کهن برای بیان ارتکاب گناه و بزهمندی نیز استفاده شده است؛ چنانکه در آیات قرآنی به صورت «عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ» آمده و بر سنگینی گناه و رنجی که مردم بر خود روا میدارند، تأکید شده است. بنابراین، «عنت» مفهومی چندبُعدی دارد که هم بر آسیبهای جسمانی و هم بر زیانهای اخلاقی و روحی اطلاق میشود.
در کاربردهای دیگر، این واژه میتواند به درافتادن در کاری دشوار، روابط ناروا، نافرمانی، تباهیآفرینی، ضعف و انکسار، و خطاکاری تفسیر شود. به این ترتیب، عنت در ادبیات فارسی و متون عربی، واژهای پرکاربرد برای بیان انواع رنج، شکست، گناه و تباهی است که بسته به زمینه جمله، معانی متفاوتی از آن استنباط میشود و غنای معنایی آن را در انتقال مفاهیم منفی و ناگوار نشان میدهد.