علاقه یک احساس درونی و عاطفی است که بهطور طبیعی در انسانها بروز میکند. این احساس ممکن است به علت تجربیات گذشته، ارزشها، یا نیازهای فردی ایجاد شود. این واژه میتواند به شکلهای مختلفی نظیر علاقه به یک فعالیت، یک شیء یا یک موضوع خاص ظهور کند. این جذب و تمایل در واقع نتیجهی تعاملات پیچیدهای است که در ذهن و روح انسان شکل میگیرد و میتواند بر تصمیمات و رفتارهای فرد تأثیر گذارد. این واژه میتواند در طول زمان تغییر کند. عواملی نظیر تجربیات جدید، تغییرات در اولویتها و حتی تأثیرات اجتماعی میتوانند منجر به تغییر در نوع و شدت علاقهی فرد شوند. به عنوان مثال، فردی که در ابتدا به یک رشته علمی خاص علاقهمند بوده، ممکن است با گذشت زمان و با مواجهه با اطلاعات و تجربیات جدید، به سمت حوزههای دیگر جلب شود. این تغییرات میتواند به رشد و تکامل فردی کمک کند.
علاقه
لغت نامه دهخدا
علاقه. [ ع َ ق َ/ ق ِ ] ( از ع، اِمص ) به دل دوست داشتن. ( اقرب الموارد ). دوست داشتن و خواهش آن نمودن. ( منتهی الارب ). || کشتن. ( اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ). || ( اِمص ) آویزش. ( منتهی الارب ). || آویزش دل. ( غیاث ). دوستی. ( اقرب الموارد ). دوستی لازم قلبی. ( منتهی الارب ). || بستگی و ارتباط.
- علاقه قرابت؛ بستگی و ارتباط خویشاوندی. ( از ناظم الاطباء ).
- علاقه محبت؛ بستگی و دوستی. دوستی قلبی و حقیقی. ( از ناظم الاطباء ).
|| دشمنی.از اضداد است. ( اقرب الموارد ). خصومت. ( منتهی الارب ). || ( اِ ) آنچه جهت زندگانی کافی و بسنده باشد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). آنچه بدان روز گذارند. || علف و خورش و روزگذار. ( منتهی الارب ). || آنچه لازم گیرد آن را مرد از پیشه و جز آن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || آنچه متعلق بمرد باشد از زن و فرزند و مال. ( اقرب الموارد ). || مَهر و کابین که بر ذمه ناکح لازم نمایند. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). ج، عَلائق. ( منتهی الارب ). || مرگ. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || شتر که جهت خواربار همراه قوم فرستند. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || راه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || آنچه بر آن چرخ چاه آویزند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || چرخ چاه. || رسن دلو. || دلو بزرگ. || چرخ دلو. || رسن آویخته در بکره. ( منتهی الارب )( آنندراج ). || بهترین مال. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || مال قیمتی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ج، علائق.
علاقه. [ ع ِ ق َ / ق ِ ] ( از ع، اِ ) بند کمان و تازیانه و شمشیر و جز آن که بدان آنها را شخص بر خود می آویزد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || هر چیز که بدان چیزی را آویزند. ( منتهی الارب ) ( ذیل اقرب الموارد ). || آنچه از میوه به درختان آویزان باشد. ( اقرب الموارد ). ج، علائق، عُلاقی ̍. || دنباله.
- علاقه دستار؛ طره آن. ( از غیاث اللغات )( از آنندراج ). شمله. ( برهان ).
علاقه.[ ع َ ق َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه واقع در 46 هزارگزی شمال خاوری کدکن و 6 هزارگزی باختر جاده شوسه مشهد به زاهدان.آب و هوای آن معتدل و دارای 518 تن سکنه است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولات آن غلات و بنشن و زعفران. شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی است. راه آن مالرو میباشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
فرهنگ معین
(عِ قِ ) [ ع. علاقة ] (اِ. ) ۱ - رشته و بندی که چیزی را به آن بیآویزند. ۲ - بند کمان و تازیانه. ۳ - میوه ای که از درخت آویزان باشد، جِ علائق.
فرهنگ عمید
۲. (اسم ) زمین و مِلک، دارایی.
۳. (ادبی ) در بیان، ارتباط و مناسبتی که میان معنی حقیقی و مجازی وجود دارد.
۱. رشته و بندی که چیزی به آن بیاویزند.
۲. بند کمان، تازیانه، و شمشیر.
۳. میوه ای که بر درخت آویزان باشد.
فرهنگ فارسی
مرگ
دانشنامه عمومی
علاقه (فیلم ۱۹۷۶). مورد علاقه ( روسی: Фаворит ) یک فیلم روسی دو قسمتی دربارهٔ رمان کارآگاهی نویسنده انگلیسی دیک فرانسیس دد سِرت است. برای اولین بار تلویزیون مرکزی شوروی در ۱۳ و ۱۴ سپتامبر ۱۹۷۷ به نمایش درآمد.
پس از مرگ بیل دیویدسون در مسابقات، دوست او، آلن یورک، سوارکار می فهمد که این یک تصادف نبوده است.
این فیلم به طور فعال از موسیقی جان لنون از آلبوم تصور کن استفاده می کند.
علاقه (فیلم ۱۹۹۴). علاقه ( به انگلیسی: The Favor ) یک فیلم سینمایی کمدی رمانتیک آمریکایی به کارگردانی دونالد پتری و نویسندگی سارا پاریوت و جوزان مک گیبون محصول سال ۱۹۹۴ است. در این فیلم هارلی جین کوزک، الیزابت مک گاورن، بیل پولمن، برد برد پیت و کن وال بازی می کنند. موسیقی اصلی را توماس نیومن ساخته است.
کتی با پیتر ازدواج کرده است. او به این فکر می کند که اگر با دوست پسر قدیمی خود تام بود چه اتفاقاتی می افتاد. ازدواج او را از رسیدن به این خواسته اش منع می کند به همین دلیل از دوستش امیلی می خواهد با او ارتباط برقرار کرده و از تجربه اش به او بگوید، اما …
• هارلی جین کوزک در نقش کتی وایتینگ
• الیزابت مک گاورن در نقش امیلی امبری
• بیل پولمن در نقش پیتر وایتینگ
• برد پیت در نقش الیوت فاولر
• کن وال در نقش تام اندروز
• زنجبیل اورسی در نقش جینا
• لی آن اورسی در نقش هانا
• لری میلر در نقش جو دوبین
این فیلم در سال ۱۹۹۰ فیلمبرداری شد، اما به دلیل ورشکستگی اوریون در سال ۱۹۹۱ در آمریکا و کانادا در ۲۹ آوریل ۱۹۹۴ انتشار گسترده شد. در ۲۹ دسامبر ۲۰۰۱، برای رسانه خانگی با فرمت دی وی دی برای کد منطقه ای منتشر شد.
علاقه (هیجان). علاقه احساس یا هیجانی است که سبب می شود توجه روی یک شی، رویداد یا فرایند متمرکز شود. در روان شناسی مورد علاقه معاصر، از این اصطلاح به عنوان یک مفهوم کلی استفاده می شود که ممکن است دیگر اصطلاح های روان شناختی خاص تر، مانند کنجکاوی و تا حد بسیار کمی تعجب را دربر گیرد. [ نیازمند منبع]
احساس علاقه، حالت چهره خاص خود را دارد که برجسته ترین جزء آن داشتن مردمک های گشادشده است.
جمله سازی با علاقه
بسیار غافلان خود آرا بسان شمع سر در سر علاقه زر تار کرده اند
بنده بر درگهت بماند مقیم پای بند علاقه سه پسر
سبک شدی به نظرها و از تهی مغزی علاقه تو به دستار می شود افزون