طبقه بندی

لغت نامه دهخدا

طبقه بندی. [ طَ ب َ ق َ / ق ِ ب َ ] ( حامص مرکب ) ( در حیوان و نبات و غیره ) رده بندی. ( فرهنگستان ). صف بندی. تبویب.
- طبقه بندی کردن؛ رده بندی کردن. تبویب کردن.

فرهنگ معین

( ~. بَ ) [ ع - فا. ] (حامص. ) صف بندی، رده بندی (فره ).

فرهنگ عمید

رده بندی.

فرهنگ فارسی

رده بندی صف بندی.

فرهنگستان زبان و ادب

[عمومی] ← رده بندی

ویکی واژه

صف بندی، رده بندی (فره)
graduatoria

جمله سازی با طبقه بندی

ارزش پیش بینی شده از مدل فعلی است. به طور خاص اجازه دهید رگرسیون لجستیک را در نظر بگیریم، که (در فرم اصلی آن) با طبقه بندی یک مجموعه داده ای از داده ها به دو دسته ممکن می پردازد که با صفر و یک برچسب گذاری شده است. بنابراین مدل رگرسیون لجستیک یک خروجی
این کتاب طبقه بندی بیماری ها در حدود 17000 کد برای بیماری های مختلف اختصاص داده است که هر کد با یک عنوان تعریفی برای بیماری متناظر بوده و توضیحاتی در مورد نشانه های بیماری نیز در بخش توضیحات دارد.
از صدها معاهدهٔ هماهنگ‌سازی ناتو، حدود ۱۳۰۰ مورد که در رابطه با کالیبر، سلاح‌های سبک، ترسیم نقشه، روندهای مبادلاتی و طبقه بندی پل‌ها، جمع‌آوری گردیده‌است.
در تمام متون، حوادث شهود شده معمولا دربردارنده‌ی داستانی مربوط به پایان جهان، یا مکاشفه‌ای از مکان‌هایی الاهی، بهشتی یا روحانی است. کتاب‌های بسیار دیگری در مسیحیّت و یهودیّت هست که می‌تواند قیامت‌بینانه طبقه بندی شود.
این دارو توسط سانوفی-سینتلابو (که اکنون بخشی از سانوفی-آونتیس است.) ساخته شده‌است و به عنوان عضوی از کینولون‌های نسل اول طبقه بندی می‌شود.
بنابراین تابع بازیابی را می توان بر اساس چنین طبقه بندی بهینه ای تشکیل داد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
عظمت یعنی چه؟
عظمت یعنی چه؟
کص یعنی چه؟
کص یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز