کلمه طاقه یکی از واژه های زبان فارسی است که به معنای یک بخش یا واحد از جنس خاصی به کار میرود، مثلاً در حوزه پارچه و نساجی. این کلمه به همین شکل نوشته میشود و از دو حرف ط و ا و ق و ه تشکیل شده است. در جملات مختلف، معانی متفاوتی میتواند داشته باشد، بنابراین باید به سیاق جمله توجه کنید. در فارسی، برای جمع بستن کلمات، باید به قاعده جمع بستن واژه ها دقت کنید. معمولا به صورت طاقه ها جمع بسته میشود. توجه به ساختار جملات و انطباق فعل و فاعل الزامی است. مثلاً: من یک طاقه پارچه خریدم. برای استفاده درست از ویرگول و نقطه گذاری در جملات، به نوع جملات توجه کنید؛ مثلاً: من سه طاقه پارچه خریدم: یکی برای مانتو، یکی برای دوخت پیراهن و یکی برای شلوار.
طاقه
لغت نامه دهخدا
طاقه. [ ق َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش قلعه زراس شهرستان اهواز در 28هزارگزی باختری قلعه زراس. کنار شوسه مسجدسلیمان به هفت چشمه. جلگه. گرمسیر. مالاریائی با 140 تن سکنه. آب آن از چاه وقنات. محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - قدرت توانایی تاب توان. ۲ - تحمل. ۳ - حد اکثر مالیاتی که می توان از یک زمین گرفت.
ده کوچکی است از دهستان زیلائی بخش مسجد سلیمان شهرستان اهواز. دهی از بخش قلعه زراس شهرستان اهواز - ۲۸ هزار گزی باختری قلعه زارگرس کنار شوسه مسجد سلیمان به هفت چشمه جلگه - کرم سیر - مالاریائی سکنه ۱۴٠ شیعه لری و بختیاری.
دانشنامه عمومی
جمعیت آن در حدود ۱۷۲۷۰ هزار نفر می باشد.
ویکی واژه
یک تار از ریسمان.
واحدی برای شمارش پارچه یا جامه.
جملاتی از کلمه طاقه
همه طاقها بود بسته ازار ز خز و سمور از در شهریار
امامزاده طاقه گوره مربوط به دوره قاجار است و در سنندج، محله جور آباد، خیابان شهدا، پشت مسجد ابوالحسن واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۹۶۱۳ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.