صمیمی به حالتی اشاره دارد که در آن افراد با یکدیگر احساس نزدیکی و دوستی دارند و میتوانند به راحتی احساسات و افکار خود را با یکدیگر در میان بگذارند. در روابط صمیمی، افراد میتوانند بدون ترس از قضاوت یا انتقاد، احساسات و نظرات خود را بیان کنند. در این نوع روابط ، اعتماد و صداقت نقش مهمی ایفا میکند و افراد به یکدیگر اعتماد دارند، از یکدیگر حمایت میکنند و در مواقع سختی کنار هم هستند.
صمیمی
لغت نامه دهخدا
صمیمی. [ ص َ ] ( ص نسبی ) منسوب به صمیم. رجوع به صمیم شود. یکدل. صدیق یکتا. همدل. یگانه. چنانکه گذشت یکی از معانی صمیم خالص، است و این یا، را به آخر آن افزوده اند مانند ضروری...
فرهنگ عمید
۱. ویژگی رابطه ای که کاملاً دوستانه باشد.
۲. یک دل، همدل.
فرهنگ فارسی
( صفت ) منسوب به صمیم: تصمیم آنست که ستاره با آفتاب باشد و یا بمقارنه او کمتر از شانزده دقیقه مانده بود و یا از مقارنه او گذشته بود کمتر از شانزده دقیقه تا بدین حد است ستاره را پس و پیش از آفتاب صمیمی خوانند. ۲ - خالص و مخلص: دوست صمیمی. توضیح این کلمه بدین نحو در اصل صمیم بدون یائ است ولی در تداول فارسی یایی بدان افزایند.
جمله سازی با صمیمی
💡 دنی مرد جوانی است که به همراه همسر و فرزند خود زندگی خوبی دارد. دنی در روز تولدش با دوست صمیمی سابق خود یعنی کارل مواجه میشود. کارل به عنوان هدیه یک بازی ویدئویی در سبک مبارزهای به نام افعیها ضربه میزنند به وی میدهد، بازی که برای اجرای آن؛ فرد باید از طریق نصب گیرنده بر روی سر خود به عنوان یکی از شخصیتهای بازی وارد دنیای آن شود. گرچه ابتدا این فرصت صرفاً یک تفریح جلوه میکند اما به مرور باعث میشود دنی و کارل در دنیای بازی و با شخصیتهایی که انتخاب کردهاند وارد یک رابطه جنسی شوند.
💡 ارنست بلُخ با جنبش جوانان، و با «رودی دوچکه» از رهبران جنبش دانشجویی آلمان، صمیمی بود.