صباحت

زیبایی و جمال:

کلمه صباحت در زبان فارسی به معنای زیبایی، لطافت و نیک‌رویی است. این واژه برای توصیف زیبایی ظاهری یا باطنی افراد، اشیاء و حتی ویژگی‌های خاص طبیعت به کار می‌رود. به عبارت دیگر، صباحت می‌تواند به زیبایی ظاهری یک شخص، مانند چهره‌اش، و همچنین به زیبایی درونی، مانند اخلاق نیکو و رفتار پسندیده، اشاره کند. علاوه بر این، این کلمه به روشنی رنگ پوست نیز مربوط می‌شود و معمولاً برای توصیف خوب‌روئی چهره یا رنگ سفید پوست افراد، به ویژه زنان، استفاده می‌شود.

اسم دخترانه:

صباحت به عنوان یک اسم دخترانه نیز رایج است، این اسم می‌تواند نمادی از زیبایی درونی و ظاهری باشد و در فرهنگ فارسی به عنوان یک نام زیبا و دلنشین شناخته می‌شود.

لغت نامه دهخدا

صباحت. [ ص َ ح َ ]( ع اِمص ) خوب روئی و سفیدی رنگ انسان. ضد ملاحت. ( غیاث اللغات ). زیبائی. جمال. خوشگلی: در هیچ تاریخ مذکور نیست که کسی را از وزراء آن مآثر مأثورو محامد مذکور و کمال صباحت و وفور سماحت و سیادت در سیاست جمع بوده است. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 74 ).
شب همه شب انتظار صبح روئی می رود
کآن صباحت نیست این صبح جهان افروز را.سعدی.باران چون ستاره ام از دیدگان بریخت
روئی که صبح خیره شود در صباحتش.سعدی ( کلیات چ مصفا ص 483 ).جمالی که زبان فصاحت از بیان صباحت او عاجز آید چنانکه در شب تاری صبح برآید. ( گلستان طبع قریب ص 145 ). صبح تابان را از صباحت او دست بر دست. ( گلستان ). || ( مص ) نیکوروی شدن. ( زوزنی ).

فرهنگ معین

(صَ حَ ) [ ع. صباحة ] ۱ - (مص ل. ) زیبا شدن، نیکوروی شدن. ۲ - (اِمص. ) زیبایی.

فرهنگ عمید

خوب رو شدن، صاحب جمال شدن، خوب رویی، زیبایی، خوشگلی، جمال.

فرهنگ فارسی

خوبروشدن، صاحب جمال شدن، خوبرویی، زیبایی
۱ - ( مصدر ) نیکو روی شدن. ۲ - ( اسم ) خوبرویی زیبایی جمال. ۳ - سفیدی رنگ انسان مقابل ملاحت.

فرهنگ اسم ها

اسم: صباحت (دختر) (عربی) (تلفظ: sabahat) (فارسی: صباحت) (انگلیسی: sabahat)
معنی: زیبایی، جمال

ویکی واژه

صباحة
زیبا شدن، نیکوروی شدن.
زیبایی.

جملاتی از کلمه صباحت

خوبان همه از مهرش مهری به جبین دارند خورشید صباحت را طالع ز جبینش بین
از ایشان می پدید آمد فصاحت علوم و نطق و اخلاق و صباحت
روی خوش تو مطلع صبح صباحت است خط لب تو سبزی خوان ملاحت است
نگارینا قدم نه در گلستان که خندان باد همچون گل صباحت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم