صاحب نظر

صاحب نظر به فردی اطلاق می‌شود که دارای بینش و آگاهی عمیق در زمینه‌های مختلف است. این شخص به خوبی می‌تواند به جزئیات و زوایای پنهان مسائل توجه کند و با بصیرت و هوش خود، درک دقیقی از وضعیت‌ها و شرایط پیدا نماید. به عبارت دیگر کسی که با استفاده از درک قلبی و بصیرت، توانایی تشخیص صحیح و قضاوت درست در مورد امور را دارد. این ویژگی‌ها او را قادر می‌سازد تا در تصمیم‌گیری‌ها و تحلیل‌های خود، دقت و برتری خاصی داشته باشد. در واقع، چنین فردی به گونه‌ای عمل می‌کند که نه تنها به ظواهر امور بسنده نمی‌کند، بلکه به عمق و ماهیت آنها توجه می‌نماید.

لغت نامه دهخدا

صاحب نظر. [ ح ِ ن َ ظَ ] ( ص مرکب ) باریک بین. روشندل. آگاه. بینا. دیده ور. بصیر. باهوش.

فرهنگ معین

( ~. نَ ظَ ) [ ع. ] (ص مر. ) ۱ - آن که در امر یا اموری دارای نظر صایب است. ۲ - دیندار، متدین. ۳ - عارف.

فرهنگ عمید

۱. کسی که دارای نظر و رٲی صائب است، آگاه، بینا.
۲. باریک بین.
۳. عارف.
۴. [قدیمی] بلندنظر، بلندهمت.
۵. کسی که جمال و زیبایی را دوست دارد و با نظری پاک از مشاهدۀ آن لذت می برد: هرکسی را نتوان گفت که صاحب نظر است / عشق بازی دگر و نفس پرستی دگر است (سعدی۲: ۳۴۱ ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) آن در امر یا اموری دارای نظر صایب است. ۲ - دیندار متدین. ۳ - عارف.

ویکی واژه

آن که در امر یا اموری دارای نظر صایب
دیندار، متدین.
عارف.

جملاتی از کلمه صاحب نظر

۱۰. در ایران ایراد ابتلا به عملکرد گرایی، به‌کارگیری مدولاسیون و حاکمیت زاویه قائمه که بیشتر توسط صاحب نظران خارجی مطرح شده به حساسیت غرب نیست.
از صاحب نظران مشهور این جریان در ایران فرشاد مؤمنی، محمد ستاری‌فر، حسین عظیمی، حسین راغفر، محمد جواد ایروانی و محسن رنانی می‌باشند.
در سال ۱۵۲۷، هنری هشتم از پاپ درخواست لغو ازدواج خود را کرد، اما پاپ کلمنت هفتم نپذیرفت. در پاسخ، پارلمان اصلاحات (۱۵۳۲–۱۵۳۴) قوانینی را تصویب کرد که اقتدار پاپ را در انگلستان محدود و هنری را به عنوان رئیس کلیسای انگلستان اعلام کرد؛ در نتیجه ی این قانون، اکنون صاحب نظر نهایی در اختلافات دینی پادشاه بود. البته هنری خود در زمینه ی مسائل مذهبی، محافظه کار بود، اما برای حمایت و اجرای برنامه های مذهبی خود لاجرم به پروتستان‌ها توجه زیادی نمود.

«برای ما نگاه فردید و پرسش‌های تازه او مهم بود و اینکه فلسفه را نقد می‌کرد و از شعر و ماهیت آن می‌گفت. فردید صاحب نظر بود می‌پرسید و می‌فهمید و به دشواری می‌فهماند.»

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم