صابر

اسم صابر در فرهنگ‌های مختلف به معنای شکیبایی و بردباری آمده است. در فرهنگ فارسی عمید، این واژه به معنای فردی که توانایی تحمل سختی‌ها را دارد، معرفی شده است. در فرهنگ معین نیز به صبر کردن و داشتن صبر اشاره شده و به عنوان یکی از نام‌های خداوند متعال یاد شده است. همچنین در فرهنگ فارسی، این نام به معنای کسی است که در برابر مشکلات، صبر و استقامت نشان می‌دهد و از جزع و شکایت دوری می‌کند. این اسم به جمع‌ها نیز اشاره دارد، مانند صابرون و صابرین، و نشان‌دهنده افرادی است که در راه خدا صبر و شکیبایی دارند. در واقع، صابر به معنای داشتن بردباری و استقامت در شرایط دشوار است و افراد با این نام به نوعی به صفت‌های نیکوی انسانی و روحیه‌ای مقاوم نسبت داده می‌شوند. این ویژگی‌ها در زندگی اجتماعی و فردی بسیار ارزشمند و ستودنی است.

لغت نامه دهخدا

صابر. [ ب ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از صَبْر. شکیبا. آرام. بردبار. حلیم. ج، صابرون، صابرین

فرهنگ معین

(بِ ) [ ع. ] (اِفا. ) ۱ - صبر کننده و بردبار. ۲ - یکی از نام های خداوند متعال.

فرهنگ عمید

شکیبا، بردبار.

فرهنگ فارسی

ادیب صابر شهاب الدین شرف الادبائ بن اسماعیل ترمذی شاعر مشهور ایرانی نیمه اول قرن ششم ( مقت. بین ۵۳۸ و ۵۴۲ ه.ق. ) اصل وی از ترمذ بود و شاعری او هم در آن شهر شروع شد ولی بعدها در نواحی دیگر مانند مرو و بلخ و خوارزم روزگار گذرانید و بمداحی سنجر اختصاص یافت. وقتی سنجر او را برسالت نزد اتسز خوارزمشاه فرستاد او چندی در خوارزم یماند و اتسز را مدح گفت. اتسز توطئه ای برای قتل سنجر ترتیب داده بود و صابر از آن آگاه شد و بوسیله ای سنجر را مطلع کرد و نقشه اتسز باطل گردید و او ادیب صابر را در جیحون انداخت. از دیوان او نسخی در دست است و از مختصات شعر او سادگی و ورانی است و غزلها و تغزلهای لطیف دارد.
صبرکننده، شکیبا، بردبار
( اسم ) ۱ - صبر کننده شکیبا جمع: صابرون صابرین. ۲ - یکی از نامهای خدای تعالی. ۳ - کسی که در خدا و برای خدا صبر کند و جزع و شکایت نکند.
محمد علی از مردم مشهد مقدس است

فرهنگ اسم ها

اسم: صابر (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: sāber) (فارسی: صابر) (انگلیسی: saber)
معنی: شکیبا، لقب حضرت ایوب ( ع )، از نام های پروردگار، صبور، صبر کننده، از نامهای خداوند، ( در تصوف ) ویژگی آن که برای خدا صبر کند و از سختی ها شکایت نکند، ( اَعلام ) ) ادیب صابر: ( = شهاب الدین صابر ابن اسماعیل تِرمِذی ) [قرن هجری] از شاعران غزلسرای ایرانی، متخلص به صابر و ادیب، که به گناه جاسوسی برای سلطان سنجر، به فرمان اتسز خوارزمشاه کشته شد، ) صابر شیرازی: [قرن هجری] شاعر ایرانی، که با افزودن بیت منظومه ی نیمه تمام شیرین و فرهاد وحشی بافقی را به پایان رساند، ) صابر طاهر زاده: [، قمری] شاعر آذربایجانی، از مردم شماخی، که با نام مستعار هوپ هوپ، شعرهای سیاسی و اجتماعی می سرود، به ویژه توجه و علاقه ی عمیقی به سرنوشت مردم ایران داشت، به ارتجاع، استبداد و ریاکاری با طنزی قوی حمله می کرد، دیوانش به نام هوپ هوپ نامه چاپ شده است، نام شاعر نامدار قرن ششم، ادیب صابر

دانشنامه عمومی

صابر (شماخی). صابر ( به ترکی آذربایجانی: Sabir ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان شماخی واقع شده است. صابر ۴۰۵۵ نفر جمعیت دارد. [ نیازمند منبع]

جملاتی از کلمه صابر

عاشق گل نبود و آن همه لافست و گزاف بلبل باغ که بر خار جفا صابر نیست
خدا صابران را بوددوستدار بکن صبر وشو دوست با کردگار
بیمن همتت ای شاه صابر اخوان را ملالتی نبود غیرانتظار امروز