شوخگین

شوخگین به معنای آلودگی یا کثیفی است. این واژه به نوعی به وضعیت ناپاکی اشاره دارد که می‌تواند به محیط یا هر چیز دیگری مربوط باشد. در واقع، شوخگین می‌تواند احساس ناخوشایندی را منتقل کند که ناشی از آلودگی یا چرک است. وقتی از این کلمه استفاده می‌شود، به نوعی به عدم تمیزی و رعایت نکردن بهداشت اشاره دارد که ممکن است موجب ناراحتی یا بی‌حوصلگی دیگران شود. در فرهنگ ما، تمیزی و پاکیزگی از اهمیت بالایی برخوردار است و به همین دلیل کلماتی مانند شوخگین به راحتی می‌توانند احساس منفی را منتقل کنند. بنابراین، در هر زمینه‌ای که صحبت از شوخگین می‌شود، توجه به پاکیزگی و نظافت امری ضروری است که باید مدنظر قرار گیرد.

لغت نامه دهخدا

شوخگین. ( ص مرکب ) شوخگن. ( المعجم ). شوخگن که چرکن باشد. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). چرکین. ( ناظم الاطباء ). واقح. ( منتهی الارب ). دنس. چرک. چرگن. ناپاک. ( یادداشت مؤلف ). پلید و چرکن. ( لغت فرس اسدی ):
جاف جاف است و شوخگین و سترگ
زنده مگذار دول را زنهار.منجیک.موی ژولیده ای بسر دارد
شوخگین جامه ای ببر دارد.طیان.- شوخگین شدن؛ درن. وسخ. وضر. ( یادداشت مؤلف ).
|| دست و پای سخت و درشت شده و پینه بسته. || ریشی که از آن ریم پالاید. ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(ص مر. ) چرکین.

فرهنگ فارسی

( صفت ) چرکین چرکن چرک آلوده.

ویکی واژه

چرکین.

جمله سازی با شوخگین

باکفن سازید پاک آلایش ننگ جسد جامه چون شد شوخگین محتاج صابون می‌شود
زآن حله حله، حله احباب شوخگین زآن پاره پاره، پاره دل عاشق از عذاب