سله

سله

سله سبد یا زنبیلی است که برای حمل و نگهداری اشیاء، به ویژه مواد غذایی، استفاده می‌شود. سله‌ها معمولاً از مواد طبیعی مانند نی، چوب یا پارچه ساخته می‌شوند و کاربردهای متنوعی دارند.

لغت نامه دهخدا

سله. [ س َل ْ ل َ ] ( ع اِ ) زنبیلی که چیزها در آن گذارند و هر سبد را نیز گویند عموماً سبدی که مارگیران مار در آن کنند خصوصاً. ( برهان ). زنبیل و سبد و در متعارف سبد بزرگ پهن را گویند که میوه بسیار خصوصاً انگور در آن کنند و بر سر بردارند. ( فرهنگ رشیدی ). زنبیل ظرفی که بهندی آنرا پیاره گویند. ( غیاث ). سبد پهن بزرگ که از چوب شاخه های درخت بافند و سازند و در آن میوه کرده بکشند و گاه باشد که ماکیان را در آن محفوظدارند و بعضی مارگیران مارهای خود را درون سله کرده بهمراه بگردانند. ( آنندراج ). چیزی که از شاخه ها سازند و مر آن را طبقات بود. ( منتهی الارب )

فرهنگ معین

( ~. ) [ معر. ] (اِ. ) گیاهی است علفی از تیرة صلیبیان که چهار گونه از آن تاکنون شناخته شده و در نواحی جنوبی اروپا و شمال آفریقا و جنوب غربی آسیا پراکنده اند، زله.
(سَ لَّ یا لُِ ) [ ع. سلة ] (اِ. ) سبد، زنبیل.

فرهنگ عمید

ظرفی که از شاخه های نازک درخت برای میوه یا چیز های دیگر ببافند، سبد، زنبیل.
طبقۀ نازکی از لای که پس از بارندگی یا آب دادن اراضی رسی روی زمین می بندند و سفت می شود و در زمین های زراعتی مانع سبز شدن گیاه می شود باید آن را با وسایل مخصوص بشکنند و کود حیوانی به زمین بدهند.

فرهنگ فارسی

طبقه نازک لای بعدازبارندگی، مانع سبزشدن زمین، سبد، زنبیل، ظرفی که ازشاخه های نازک درخت ببافند
( اسم ) گیاهی است علفی از تیره صلبیان که ۴ گونه از آن تا کنون شناخته شده و در نواحی جنوبی اروپا و شمال افریقا و جنوب غربی آسیا پراکنده اند زله.
وقت بر کشیدن شمشیر گیاهی است
سله

جملاتی از کلمه سله

تن و جانی که خاک تو نباشد تن او سله باشد جان او مار
اجل خنده زنان یعنی بپای خویش می آید بطاس این گزدم کور و بزیر سله مارگر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم