ستی

اسم دخترانه ستی یک نام با ریشه‌های فارسی و عربی است که معانی گوناگون و زیبایی دارد. این اسم می‌تواند نمادی از زنی باوقار، محترم، قوی و استوار باشد و انتخابی مناسب برای نام‌گذاری دختران به شمار می‌رود.

ریشه و معانی اسم 

ریشه عربی: از کلمه عربی ستّي به معنی «بانوی من» یا «خانم من» گرفته شده است. در زبان عربی، این واژه عنوانی احترام‌آمیز برای زنان است و به معنای «بانو» یا «خانم» به کار می‌رود. در متون قدیمی و ادبیات، ستّی به طور مجاز به معنای زن یا دختر نیز استفاده شده است.

ریشه فارسی: در فارسی، اگر با کسره روی حرف سین تلفظ شود (سِتی)، به معنای سرسخت، محکم و قوی است. همچنین در زبان فارسی، ستی به قطعه‌ای فولادی و محکم گفته می‌شود که روی سر نیزه یا داس نصب می‌شود تا آن را قوی‌تر کند. این معنی نمادی از استحکام و قدرت است.

نکات فرهنگی و ادبی

نام ستّی نشان‌دهنده احترام و جایگاه والای زن در فرهنگ‌های عربی و فارسی است. ترکیب معانی احترام‌آمیز و قدرت در این نام، تصویر زنی باوقار، قوی و محترم را تداعی می‌کند. این نام هم لطافت و هم استحکام را به صورت همزمان به ذهن می‌آورد.

لغت نامه دهخدا

ستی. [ س َ ] ( اِ ) فولاد و آهن. ( برهان ) ( غیاث ). آهنی سخت بود مانند پولاد. ( فرهنگ اسدی نخجوانی ). آهن و پولاد ( آنندراج ): 
زمین چون ستی بینی و آب رود
بگیرد فراز و بیاید فرود.ابوشکور. || ظاهراً از ریشه ٔاوستایی «سنئیثیش » ( ابزار جنگ ) و ظاهراً «ستی » مصحف «سنی » است. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). نوعی از نیزه و سنان. ( برهان ) ( آنندراج ). و نوعی از نیزه و سنان آهنی باشد سخت چون پولادو بر سر تیر و داس نهند. ( صحاح الفرس ). شمس فخری درفرهنگ معیار جمالی بفتح نون آورده و با نی و کی قافیه کرده، و در لغت ستی آهنی باشد که بر سر نیزه یا داس نهند و معنی سنان از آن فهمیده میشود

فرهنگ معین

( ~. ) (اِ. ) زنی که خود را با شوهرش - که مرده باشد - در آتش اندازد و بسوزد.
(سَ ) (اِ. ) فولاد، آهن.

فرهنگ عمید

۱. پولاد.
۲. آهن.
۳. سرنیزه: جهان چون ستی بینی و آب رود / بگردد فراز و بیابد فرود (ابوشکور: مجمع الفرس: ستی ).
بانو، خانم: زن درآمد از طریق نیستی / گفت من خاک شمایم نی ستی (مولوی: ۱۳۲ ).

فرهنگ فارسی

نام دو تن از فراعنه مصر از سلسله نوزدهم: ستی اول. فرعون مصر (جل.۱۳٠۸ - ف.۱۲۹۸ ق م. ). مقبره وی نزدیک شهر تبس کشف شده و او پدر رامسس دوم است. یا ستی دوم. فرعون مصر ( در حدود ۱۲۱٠ ق م. ).
بانو، خانم، زن هندوکه اوراباجسدشوهرش آتش زنند
( اسم ) زنی که خود را با شوهرش - که مرده باشد - در آتش اندازد و بسوزد.
نام حضرت مریم

فرهنگ اسم ها

اسم: ستی (دختر) (عربی، فارسی) (تلفظ: set (t) i) (فارسی: سِتي) (انگلیسی: seti)
معنی: بانو، خانم، ( در قدیم ) عنوانی احترام آمیز برای زنان، ( از عربی ستّی = بانوی من )، ( به مجاز ) زن و دختر، به کسر سین، سنی، سرسخت و محکم، قطعه ای فولادی و محکم که بر سر نیزه یا داس نصب میشود

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:خانم

ویکی واژه

فولاد، آهن.
زنی که خود را با شوهرش - که مرده باشد - در آتش اندازد و بسوزد.

جملاتی از کلمه ستی

کمال وفضل را یکسو بنه رو فکر مالی کن که کس رامال اگر نبود کمال اووبال استی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال جذب فال جذب فال نخود فال نخود فال انبیا فال انبیا