کلمهی «زایش» در فارسی به معنای به دنیا آمدن، تولد یا ایجاد شدن چیزی است. این واژه از ریشهی «زاییدن» گرفته شده و هم در زمینههای طبیعی، مانند تولد انسان یا حیوان، و هم در زمینههای استعاری، مانند ایجاد ایده، هنر یا اثر، بهکار میرود. زایش معمولاً فرایندی را نشان میدهد که طی آن چیزی نو و تازه از موجودیت قبلی پدیدار میشود. در علوم زیستی، «زایش» به تولید مثل و تولد نسل جدید اشاره دارد و نقش اساسی در ادامه حیات دارد. در ادبیات فارسی و هنر، این واژه گاهی به خلق اثر ادبی، هنری یا علمی نو نیز اطلاق میشود. از نظر اجتماعی و فرهنگی، زایش نشاندهنده شروعی تازه، تحول یا آفرینش است که میتواند تأثیرات مثبت و پایدار داشته باشد. این واژه بار معنایی مثبت دارد و به مفهوم رشد، تولد و شکوفایی اشاره میکند. در مکالمات روزمره، بیشتر در زمینههای رسمی یا ادبی برای توصیف تولد یا پیدایش چیزی جدید استفاده میشود. از نظر معنایی، با واژههایی مانند تولد، آفرینش، پیدایش و به وجود آمدن نزدیک است. این کلمه نمایانگر فرایند طبیعی یا خلاقانهای است که به تولید موجودیت یا اثر تازه منجر میشود و غالباً با شادی، امید و رشد همراه است.
زایش
لغت نامه دهخدا
زایش. [ ی ِ ] ( اِمص ) زائیدن. ( آنندراج ) ( برهان قاطع ). اسم مصدر زائیدن. ( حاشیه برهان چ معین ). عمل وضع حمل: ستوران هم از اول زایش آشناور باشند. ( جامع الحکمتین ص 26 از دکتر معین در حاشیه برهان قاطع: زایش ).
سنگ بی نمج و آب بی زایش
همچو نادان بود بآرایش.
|| مجازاً، عمل تولید کردن. بوجود آوردن. انتاج:
آن بحر گهرپاش که در علم چنوئی
هر چارگهر را گه زایش پسری نیست.سنائی. || اسم از زادن. ( حاشیه برهان قاطع بقلم دکتر معین ). زاییده شدن. ولادت. تولد:
بیرونت کنند ازدر مرگ
چون از در زایش اندرآئی.ناصرخسرو. || مجازاً، حاصل شدن. ( برهان قاطع ). || ( اِ ) بمعنی نتیجه و زاده نیز آمده است. ( فرهنگ رشیدی ). نتیجه و زاده. ( آنندراج ):
تو بحر جودی و خلق تو عنبر و نه شگفت
از آنکه زایش بحر است عنبر اشهب.فرخی.
فرهنگ معین
(یِ ) (اِمص. ) عمل زاییدن.
فرهنگ عمید
زایمان، عمل زاییدن، بچه آوردن.
فرهنگ فارسی
زاییدن
( اسم ) عمل زاییدن ولادت.
زاییدن مجازا عمل تولید کردن مجازا حاصل شدن
دانشنامه عمومی
زایش، زادن یا تولد ( به انگلیسی: birth )، در آدمیان و جانوران، کنش یا فرایندِ زاییدن یا به بار آوردن فرزند به دست مادر است. گونه های گوناگون زایش دربرگیرندهٔ تخم گذاری، زنده زایی، و تخم زنده زایی هستند.
هنگام زایش، آغاز زندگانی در جانداران زنده است. روی همرفته، زایش برای یک جاندار، هنگامی است که از زهدان ( در پستانداران )، یا تخم ( در خزندگان، پرندگان، دوزیستان، حشرات و بیش تر ماهی ها )، بیرون می آید.
دانشنامه آزاد فارسی
زایِش (breeding)
در فیزیک هسته ای، فرآیندی که در آن مواد شکاف پذیرتولید شده در رآکتور، از مواد مصرف شده در جریان فعالیت رآکتور بیشتر می شود. مثلاً با استفاده از ایزوتوپ نسبتاً فراوان ولی ناشکافای اورانیوم ۲۳۸ می توان پلوتونیوم ۲۳۹، و با استفاده از توریوم می توان اورانیوم ۲۳۳ تولید کرد. سپس پلوتونیوم ۲۳۹ یا اورانیوم ۲۳۳ را می توان برای سوخت هسته ای رآکتورهای دیگر به کار برد.
جمله سازی با زایش
💡 آنکه آرایش عدلش که جهانرا آراست آنکه با زایش طبعش که گهر زا آمد