راک

راک

راک، یک سبک موسیقی بسیار محبوب است که در دهه 1950 با نام راک اند رول در ایالات متحده به وجود آمد و به سرعت به یکی از ژانرهای اصلی موسیقی در سطح جهانی تبدیل شد. این سبک موسیقی به خاطر ضرب آهنگ‌های قوی، استفاده از گیتار الکتریک و انرژی بالایش شناخته می‌شود. همچنین، راک به عنوان یک جنبش فرهنگی و اجتماعی نیز شناخته می‌شود که تأثیرات عمیقی بر روی مد، شیوه زندگی و نگرش جوانان در دهه‌های مختلف گذاشته است. در واقع، این ژانر نه تنها موسیقی را تغییر داد، بلکه به شکل‌گیری سبک‌های جدید زندگی و هویتی نو برای جوانان منجر شد. راک، با پیام‌های اجتماعی و سیاسی خود، به ابزاری برای بیان احساسات و خواسته‌های نسل‌ها تبدیل شد و همواره به عنوان نمادی از آزادی و شورش در برابر نظم موجود مطرح گردید.

لغت نامه دهخدا

راک. ( اِ ) کاسه. ( آنندراج ) ( انجمن آراء ) ( فرهنگ رشیدی ) ( مؤید الفضلاء ) ( از شعوری ج 2 ورق 8 ). کاسه آبخوری. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). کاسه که به تازیش جفنه خوانند. ( شرفنامه منیری ). کاسه چوبین را هم گفته اند. ( انجمن آراء ). کشف را لاک پشت بدین مناسبت گفته اند و در فارسی «را» به «لام » تبدیل مییابد. ( آنندراج ) ( از انجمن آراء ):
مالشم دادند در لاک فلک
شد مگس ران سر خوانم ملک.بسحاق اطعمه ( از آنندراج ). || رشته ٔسوزن. ( آنندراج ) ( انجمن آراء ) ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ رشیدی ) ( مؤید الفضلاء ). || قوچ جنگی. ( آنندراج ) ( انجمن آراء ) ( فرهنگ رشیدی ) ( از سروری ). قوچ که شاخهای کج دارد. ( از شعوری ج 2 ورق 8 ). قوچ و گوسفند جنگی را گویند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). دنبه سرزننده که آن را تگل و خوچ و غرم و قوچ نیز گویند. ( از شرفنامه منیری ):
بتافت بازوی حکمت به پنجه قوت
ز موی گردن شیر ژیان قلاده راک.منصور شیرازی ( از آنندراج وشرفنامه ).|| آلتی باره کوب که سری چون سر قوچ داشته. ( یادداشت مؤلف ). || به لغت زند و پازند راه باشد که به عربی صراط و طریق خوانند. ( برهان ) ( از ناظم الاطباء ). || ( اصطلاح موسیقی ) ماخوذ از هندی، نام نوایی از موسیقی. ( ناظم الاطباء ). نام نوایی است در دو دستگاه ماهور و شور. رجوع به مجمعالادوار هدایت نوبت سوم ص 85 و 91 شود.
راک. ( اِخ ) ده مخروبه ای است از دهستان تنگ گزی بخش اردل شهرستان شهرکرد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10 ).

فرهنگ معین

(اِ. ) رشتة سوزن، نخ.
[ انگ. ] (اِ. ) نوعی رقص پر جنب و جوش.
(اِ. ) کاسة چوبی، آبخوری.
[ په. ] (اِ. ) گوسفند جنگی، قوچ.

فرهنگ عمید

گوشه ای در دستگاه راست پنجگاه و ماهور.
رشتۀ سوزن، نخ.
کاسۀ آبخوری چوبی.
گوسفند جنگی، قوچ.

فرهنگ فارسی

قوچ، گوسفند، جنگی
( اسم ) آوازیست ایرانی یکی از تغییر مقامات ماهوت انتقال به آواز راک است. نوت شاهد عراق و راک با تنیک ماهور یکی است و تفاوت درین است که در عراق درجه سوم ماهور نیم پرده پایین می آید و سوم گام ماهور کوچک میشود ولی در راک علاوه بر این تغییر درجه ششم ماهور هم یک ربع پرده پایین میرود. یا راک عبد الله گوشهای از ماهور و گوشهای از راست پنجگاه. یا راک هندی گوشهای از ماهور.
ده مخروبه ایست از دهستان تنگ گزی بخش اردل شهرستان شهرکرد.

دانشنامه عمومی

راک (فیلم). شکنجه ( انگلیسی: The Rack ) فیلمی در ژانر جنگی به کارگردانی آرنولد لاون است که در سال ۱۹۵۶ منتشر شد.
• پل نیومن
• وندل کوری
• والتر پیجن
• ادموند اوبرایان
• ان فرانسیس
• لی ماروین
• کلوریس لیچمن
• جیمز بست
• جیمز اندرسن
• رابرت اف سیمون
• آدام ویلیامز

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] رآک. ریشه کلمه:
رئی (۳۲۸ بار)ک (۱۴۷۸ بار)

ویکی واژه

گوسفند جنگی، قوچ.
نوعی رقص پر جنب و جوش.
کاسة چوبی، آبخو
رشتة سوزن، نخ.

جمله سازی با راک

بردی از یاد بنده راکه تو نیز هستی از آن بزرگ شارستان
کجا گردد قبول خواجهٔ ما غلامی راکه بخت مقبلی نیست
این چراکردی شتاب اندر سباق گفت از افراط مهر و اشتیاق
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال احساس فال احساس فال چوب فال چوب فال مکعب فال مکعب