دیری به عنوان یک مفهوم عمیق و معنوی در زندگی انسانها نمایانگر گذر زمان و تغییرات آن است. این واژه نه تنها به معنای زمان طولانی بلکه به تأمل در لحظات و تجربیات زندگی اشاره دارد. در قرون متمادی، انسانها همواره به دنبال یافتن معنا و هدف در زندگی خود بودهاند و به عنوان نماد این جستجو، ما را به تفکر درباره گذشته و آینده وا میدارد. در واقع، فرصتی است برای بررسی اینکه چگونه زمان میتواند بر احساسات، روابط و تصمیمگیریهای ما تأثیر بگذارد. هر لحظه از زندگی ما، چه شیرین و چه تلخ، بخشی از این دیری محسوب میشود و ما را به سوی شناخت بهتر خود و جهان اطرافمان هدایت میکند. به همین دلیل، در فرهنگهای مختلف دیری نه تنها به عنوان یک مفهوم زمانی، بلکه به عنوان یک آموزه اخلاقی و فلسفی نیز شناخته میشود. این مفهوم ما را به یادآوری اهمیت هر لحظه از زندگی و ارزشمندی آن دعوت میکند و به ما میآموزد که چگونه میتوانیم از زمان به بهترین نحو استفاده کنیم. در نهایت، دیری به ما یادآوری میکند که زندگی کوتاه است و باید از هر لحظه آن بهرهبرداری کنیم و به دنبال تجربیات ارزشمند و رشد فردی باشیم.

دیری
لغت نامه دهخدا
دل از دیری کار غمگین مدار
تو نیکی طلب کن نه زودی کار.اسدی.مبرا حکمش از زودی و دیری
منزه ذاتش از بالا و زیری.نظامی.- دیری جستن؛ درنگ طلبیدن، تأخیر کردن:
گشاده کن آن راز و با من بگوی
چو کارت چنین گشت دیری مجوی.فردوسی.
دیری. [ دَ ] ( ص نسبی ) منسوب به دیر. رجوع به دیر شود.
دیری. [ دَ ] ( ص نسبی ) منسوب است به دیر که جایگاهی است در بصره و قریه بزرگی است. ( از انساب سمعانی ). || نسبت به دیرالعاقول را بعضی دیری گویند. ( از تاج العروس ).
دیری. [ دَ ] ( ص نسبی ) منسوب است به قریه ای واقع در مردا در جبل نابلس و ابوعبداﷲ محمدبن عبداﷲبن سعدبن ابوبکربن مصلح بن ابوبکربن سعدالقاضی شمس الدین دیری و خاندانش بدان منسوبند. ( از تاج العروس ).
دیری. [ دَ] ( اِخ ) رجوع به سعدالدین بن محمد عبداﷲ دیری شود.
دیری. [ دَ ] ( اِخ ) رجوع به حسین بن هداب... دیری نوری شود.
فرهنگ فارسی
جملاتی از کلمه دیری
خون او سرد از شکوه دیریان لاجرم پیر حرم زنار بست
بنشین مونس دیرینه من بنشین تازه جوانم بنشین