دریاسالاری

لغت نامه دهخدا

دریاسالاری. [ دَرْ ] ( حامص مرکب ) عمل دریاسالار. امیرالبحری. رتبه و سمت دریاسالار. || ( اِ مرکب ) اداره دریاسالار.

فرهنگ فارسی

۱ - رتبه و سمت دریا سالار. ۲ - ( اسم ) اداره دریا سالار.
عمل دریا سالار. امیر البحری

جمله سازی با دریاسالاری

در سال ۱۹۴۲ نشان امپراتوری بریتانیا به او اعطا شد. در سال ۱۹۴۵ از آزمایشگاه تحقیقاتی دریاسالاری بازنشسته شد. او در ۲۸ اکتبر ۱۹۵۸ در خانه خود در کووز در جزیره وایت انگلستان در سن ۷۳ سالگی درگذشت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال چای فال چای فال احساس فال احساس فال تاروت فال تاروت