آبستن شدن

آبستن شدن یا حامله گشتن در معنای کلی خود به حالتی اشاره دارد که یک موجود ماده، پس از لقاح، جنینی را در رحم خود پرورش می‌دهد. این فرایند بیولوژیکی، که در فارسی با عباراتی نظیر بار گرفتن، بار برداشتن، حمل برداشتن، بچه گرفتن، زه برداشتن و حامله گشتن نیز بیان می‌شود، نشان‌دهنده آغاز دورانی نوین در چرخه زندگی و تولید مثل است. در این دوره، سلول‌های جنسی نر و ماده با یکدیگر ترکیب شده و زیگوت تشکیل می‌دهند که پس از آن به جنین و سپس به نوزاد تکامل می‌یابد.

واژه آبستن و مترادفات آن تنها به معنای زیستی محدود نمی‌شود. در برخی متون ادبی و کهن، از این اصطلاح برای توصیف زنده شدن و شکوفه خرد برآوردن درختان در اواخر زمستان و اوایل بهار نیز استفاده شده است. این کاربرد مجازی، آبستن شدن را به معنای آغاز رویش و زندگی جدید در طبیعت گسترش می‌دهد؛ گویی درختان نیز پس از یک دوره رکود، بار زندگی و طراوت را در خود می‌پرورانند و آماده شکوفایی می‌شوند.

لغت نامه دهخدا

( آبستن شدن ) آبستن شدن. [ ب ِ ت َش ُ دَ ] ( مص مرکب ) آبستن گشتن. آبستن گردیدن. آبستن آمدن. تمخض. حَبَل. ( دهار ). بار گرفتن. بار برداشتن. حامله گشتن. حمل برداشتن. بچه گرفتن. زه برداشتن. باربردار شدن ماده از نر. || زنده شدن و شکوفه خرد برآوردن درخت در آخر زمستان و اول بهار.

فرهنگ فارسی

( آبستن شدن ) ( مصدر ) ۱ - حامله شدن باردار گشتن آبستن گردیدن. ۲ - شکوف. خرد بر آوردن درخت آبستن گشتن. ۳- در خفا رشوه گرفتن
باردار شدن حامله گشتن

ویکی واژه

آبستن‌شدن
(جانوری): باردار شدن جانور ماده پستاندار بر اثر رسیدن اسپرم نر به بدنش.

جمله سازی با آبستن شدن

آبستن شدن به فتح ها تیغت پیداست نشان روی آبستن
زمان آبستن شدن شتر ماده دوازده ماه است.[نیازمند منبع]