واژه آتش گرفتن در زبان فارسی، بار معنایی دوگانهای را حمل میکند که بسته به بافت و کاربرد، به دو مفهوم کاملاً متمایز اشاره دارد. در معنای تحتاللفظی و فیزیکی، آتش گرفتن به فرآیند اشتعال و شعلهور شدن یک ماده اشاره دارد؛ پدیدهای که در آن، مادهای با اکسیژن ترکیب شده و انرژی حاصل از این واکنش به صورت نور و گرما آزاد میشود. نمونه بارز این کاربرد، سوختن چوب در آتش است که طی آن، چوب به تدریج تبدیل به خاکستر شده و انرژی نهفته در خود را آزاد میکند. این معنا، اغلب در توصیف پدیدههای طبیعی، حوادث و یا فرآیندهای صنعتی که شامل احتراق هستند، به کار میرود.
در مقابل، معنای مجازی و استعاری آتش گرفتن به بروز احساسات شدید انسانی، به ویژه خشم و غضب، اشاره دارد. در این کاربرد، آتش گرفتن کنایهای از برانگیخته شدن هیجانات درونی و از دست دادن کنترل بر اعصاب است. به عنوان مثال، آتش گرفتن دل به معنای برانگیخته شدن احساسات عمیق، مانند اندوه، حسرت یا خشم، در اثر شنیدن خبری ناگوار یا مواجهه با موقعیتی ناراحتکننده است. این تعبیر، شدت و حرارت هیجانات را به شعلهور شدن آتش تشبیه میکند تا عمق تأثیرپذیری فرد را به تصویر بکشد.