اشکانیان

اشکانیان

اشکانیان یک سلسله تاریخی و پادشاهی باستانی در ایران بودند که از قرن سوم پیش از میلاد تا قرن سوم میلادی بر بخش‌هایی از ایران و مناطق اطراف آن حکومت کردند. این سلسله به نام بنیان‌گذار آن، اشک، نام‌گذاری شده است و به عنوان یکی از مهم‌ترین دوران‌های تاریخ ایران شناخته می‌شود.

تاریخچه و بنیان‌گذاری

این سلسله توسط اشک یکم (Arsaces I) تأسیس شد. او در ابتدا رهبری قبیله‌ای به نام پارت را بر عهده داشت و با پیروزی بر سلوکیان، پایه‌گذار این سلسله شد. در دوران اشکانیان، این سلسله به سرعت قلمرو خود را گسترش داد و بخش‌های وسیعی از ایران، از جمله مناطق خراسان، ماد، و بخش‌هایی از آسیای میانه و ارمنستان را تحت کنترل خود درآورد. این سلسله به مدت طولانی با سلوکیان و سپس با امپراتوری روم درگیر بودند. این جنگ‌ها به ویژه در قرن اول میلادی شدت گرفت و آن‌ها توانستند در برابر روم مقاومت کنند و استقلال خود را حفظ نمایند.

ویژگی‌ها و دستاوردها

اشکانیان در زمینه فرهنگ و هنر، تأثیرات زیادی از فرهنگ‌های مختلف، به ویژه یونانی و ایرانی، پذیرفتند، هنر و معماری این دوره شامل بناهای زیبا، مجسمه‌ها و نقاشی‌های دیواری است. همچنین نظام سیاسی این سلسله به صورت فدرال و با تمرکز بر قدرت محلی بود، هر استان یا منطقه دارای حاکمان محلی بود که تحت نظر پادشاه مرکزی قرار داشتند. اقتصاد آن‌ها بر پایه کشاورزی، تجارت و صنعت بود و موقعیت جغرافیایی ایران در مسیر جاده ابریشم به توسعه تجارت و ارتباطات بین‌المللی کمک کرد. زبان رسمی این سلسله پارسی میانه بود و ادبیات این دوره شامل متون تاریخی، فلسفی و ادبی است.

زوال و پایان 

در اواخر دوران این سلسله، درگیری‌های داخلی و جنگ‌های قدرت به شدت افزایش یافت و این امر به ضعف این سلسله منجر شد. در نهایت، در قرن سوم میلادی، سلسله ساسانیان به رهبری اردشیر یکم به قدرت رسید و آن‌ها را شکست دادند. این امر به پایان دوران اشکانیان و آغاز دوران ساسانیان انجامید.

لغت نامه دهخدا

اشکانیان. [ اَ ] ( اِخ ) هیاطله. اشغانیة. ( دمشقی ). پارتها. آرشیها. لقب سلطنت سوم از ملوک عجم که بعد از سلطنت سکندر ذوالقرنین قریب یکصد و شصت سال فرمانروا بودند.( آنندراج ). آن خانواده سلطنتی که قبل از ساسانیان از 58 ق. م. تا 207 م. در ایران سلطنت کردند و شاه اول آن خانواده اشک نام داشت. ( فرهنگ نظام ). سلسله ای از پادشاهان ایران که از نژاد اشک میباشند و پس از سرداران اسکندر مقدونیائی تا زمان پادشاهی ساسانیان مدت چهارصد و شصت و یک سال در ایران سلطنت کردند. ( ناظم الاطباء ). برحسب روایات مورخان اسلامی، سلاطین اشکانی را از 9 تا 18 تن آورده اند.
ابوریحان در آثارالباقیه مدت سلطنت دوره اشکانیان یااشغانیان یا ملو»الطوایف را چنین آورده است:
1- اشک بن دارابن دارا - سج. 2- اشک بن اشکان - ی. 3- سابوربن اشکان - ک. 4- بهرام بن سابور - س. 5- بلاش بن سابور- یا. 6- هرمزبن بلاش - م. 7- فیروزبن هرمز - یز. 8-بلاش بن فیروز - یب. 9- خسروبن ملاذان - م. 10- بلاشان - کد. 11- اردوان بن بلاشان - یج. 12- اردوان الکبیر الاشکانان - کج. 13- خسروبن الاشکانان - یه. 14- بهافریدبن اشکانان - یه. 15- جوذربن اشکانان - کب. 16- بلاش بن اشکانان - ل. 17- نرسی بن اشکانان - ک. 18- اردوان الاخیر - لا. ( از تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2555 ).
برحسب آراء مورخان مغرب، سلسله اشکانیان در تاریخ 25 یا 250 ق. م. بهمت اشک نامی که برضد دولت سلوکی قیام کرد، تأسیس گردید و 28 تن از این دودمان به پادشاهی رسیدند. آنگاه در سال 220 م. اردشیر بابکان بر اردوان آخرین پادشاه این دودمان خروج کرد و دولتی را که قریب پانصد سال فرمانروایی داشت، منقرض کرد.حدود فرمانروائی دودمان مزبور چنین بود: از شمال خوارزم و مرو و از مشرق هرات و از جنوب زرنگ ( سیستان ) و ساگارتی ( در کتیبه داریوش: آساگارتی ئی ) و از مغرب گرگان.

فرهنگ فارسی

سلسله ایست از پادشاهان ایران قبل از اسلام که از خراسان ( پارت ) از شعبه ای از نژاد آریایی ظهور کردند و قریب پانصد سال از ۲۵٠ ق. م. تا ۲۲۶ م. در ایران سلطنت نموده اند. این دولت دایما با روم و مهاجمان آسیای مرکزی در زد و خورد بود و ابدا تسلیم بیگانه نگردید تا ساسانیان زمام سلطنت را بدست گرفتند عموما پادشاهان این سلسله بمناسبت نام موسس آن که اشک بود عنوان [ اشک ] را بر اسم خود مقدم می داشتند و با ین جهت آنانرا [ شکانیان ] گفته اند. آخرین پادشاه این سلسله اردوان پنجم است.

دانشنامه آزاد فارسی

اَشکانیان
سلسله ای از شاهان قدیم ایران (ح ۲۵۰پ م ـ ح ۲۲۶م). منسوب به اشک یا اَرْشَک که از دورۀ سلوکیان و تحت تابعیت آن دولت در ناحیۀ پارت ـ برابر با خراسان تاریخی ـ تشکیل شد و در سلطنت فرهاد دوم (۱۳۸ـ۱۲۸پ م) پس از غلبۀ او بر قوای آنتیوخوس هفتم، پادشاه سلوکی، به طور کامل از آن دولت مستقل، و بر تمام سرزمین های میان رودخانۀ فرات تا جیحون مسلط شد. قلمرو این دولت در اوج عظمت خود، از مرزهای هند تا فرات و از رودخانۀ جیحون و دریای خزر و کوه های قفقاز تا دریای عمان امتداد داشت و از امپراتوری های بزرگ جهان به شمار می آمد. مؤسس این سلسله، اشک یا اَرشَک اول، از قبیله پرنی (اپرنی)، از قوم داهه بود و این قوم از سکائیانی به شمار می آمد که در اراضی میان جنوب شرقی دریای خزر تا رودخانۀ جیحون به چادرنشینی روزگار می گذرانیدند. اشک اول ظاهراً در حدود ۲۵۰پ م ناحیۀ نسا در درۀ رودخانۀ اترک را تصرف کرد و در حدود ۲۴۸ یا ۲۴۷پ م در شهر آساآک ـ حوالی قوچان ـ به پادشاهی برگزیده شد. بعضی از پژوهشگران بر این باورند که حکومت اشک اول از حدود ۲۳۸پ م آغاز شده است و تا سال های آخر قرن ۳پ م دوام آورد. صرف نظر از تردید هایی که دربارۀ تاریخ حکومت اشک اول وجود دارد، نخستین پادشاه اشکانی یا برادرش تیرداد اول، که وجود او نیز محل تردید است، پس از چندی بر آندراگوراس پادشاه یونانی پارت چیره شد و قلمرو او را در تصرف گرفت و پس از آن هیرکانه (گرگان) و سپس کومی سن (قومس) را به اشغال درآورد. سلوکوس دوم، پادشاه سلوکی، برای جلوگیری از گسترش پادشاهی اشکانی و اعادۀ قدرت دولت خود در مستملکات شرقی، به جنگ او رفت و پیروزی هایی به دست آورد، اما به سبب بحران ها و اغتشاشاتی که در سوریه، مرکز دولت سلوکی پیش آمده بود، سلطنت او را در پارت به شرط تبعیت از دولت سلوکی به رسمیت شناخت و به سوریه بازگشت. پادشاه اشکانی نیز پس از این به تدریج، دامنۀ قلمرو خود را توسعه داد و مرزهای آن را به حدود کشور ماد رسانید. آنتیوخوس سوم، پادشاه سلوکی، در ۲۱۱پ م به جنگ با او برخاست و پس از پیروزی، با شرایط دوران سلوکوس دوم، سلطنت پادشاه اشکانی را بر پارت و هیرکانه مورد تأیید قرار داد. با این همه، توسعۀ قلمرو دولت اشکانی همچنان ادامه یافت و به تدریج در مازندران و بخشی از متصرفات دولت یونانی باختر و همچنین در ماد و بین النهرین و بابل پیش رفت. دمتریوس دوم، پادشاه سلوکی، که کوشیده بود مانع از پیشروی های دولت اشکانی گردد، در جنگ ۱۴۱ پ م مغلوب شد و به اسارت مهرداد اول (ح ۱۷۱ـ۱۳۸/۱۳۷پ م) درآمد و پادشاه اشکانی خود را شاهنشاه خواند، اما استقلال واقعی و جدایی کامل و قطعی دولت اشکانی از سلوکیان در عهد فرهاد دوم (۱۳۸/۱۳۷ـ۱۲۸پ م) و پس از غلبۀ او بر آنتیوخوس هفتم، پادشاه سلوکی، حاصل شد. پیشروی های دولت اشکانی در این سال ها به سبب حملات غارتگرانۀ سکاها و تخارها که شمال شرق کشور اشکانی را آشفته کرده بودند، عملاً متوقف گردید و توجه شاهان اشکانی متوجه آن شد و در جنگ هایی که با آنان درگرفت، فرهاد دوم و جانشینش اردوان دوم (شاید اردوان اول) کشته شدند، اما مهرداد دوم (۱۳۸ـ۸۸/۸۷پ م) بر آنان پیروز شد و تهاجمات آنان به قلمرو دولت اشکانی متوقف گردید. در سلطنت مهرداد دوم، ارمنستان به تصرف اشکانیان درآمد و نخستین مناسبات با دولت روم شکل گرفت. اولین جنگ های ایران و روم در عهد اُرُد اول روی داد. در ۵۳پ م، کراسوس از فرات عبور کرد، اما در جنگ حران مغلوب قوای سورنا، سردار بزرگ اشکانی، شد و به قتل رسید. اشکانیان در ۴۰پ م به قلمرو رومی ها حمله بردند و سوریه و فلسطین و بخش اعظم آسیای صغیر را اشغال کردند، اما پس از مدتی ناگزیر از ترک آن مناطق شدند. اشکانیان در این سال ها در موقعیتی قرار داشتند که می توانستند در مبارزات داخلی رومی ها شرکت کرده و نیروی خود را به نفع یکی از طرفین به کار اندازند. در دورۀ فرهاد چهارم (ح ۳۷ـ۲پ م) مناسبات ایران و روم به شکلی دیگر درآمد و به پذیرش تفوّق دولت روم منتهی، و انحطاط دولت اشکانی آغاز شد. در سلطنت بلاش اول (۵۵ـ۷۷/۷۸م) عظمت دولت اشکانی تا حدی احیا گردید و ارمنستان و آذربایجان دوباره به قلمرو اشکانیان پیوست. دولت های ایران و روم سرانجام پس از سال های طولانی جنگ و ستیز بر سر ارمنستان سرانجام توافق کردند که سلطنت ارمنستان به شاهزاده ای اشکانی، که مورد تأیید دولت روم باشد، انتقال یابد. طبق این توافق، تیرداد، برادر بلاش، به سلطنت ارمنستان رسید و در ۶۶م تاج سلطنت را از نرون، امپراتور روم، دریافت کرد. در همین دوره، هیرکانه از تصرف اشکانیان خارج شد و شاه هیرکانه، سفیرانی نزد دولت فرستاد و از آن دولت برای مبارزه با اشکانیان یاری خواست. آلان ها در عصر بلاش چندبار به نواحی شمالی و شمال غربی کشور اشکانی حمله آوردند و صدمات و تلفات بسیاری برجای نهادند. پس از بلاش اول، آشفتگی بسیاری در اوضاع دولت اشکانی پیش آمد و مواقعی بود که دو یا سه نفر در قلمرو آن دولت به سلطنت می نشستند. ترایانوس (تراژان) امپراتور روم در سال های ۱۱۴ـ۱۱۵م به ایران حمله آورد و ارمنستان و بین النهرین و بابل و تیسفون را تصرف کرد و یکی از شاهزادگان اشکانی را به سلطنت نشانید اما در ۱۱۷م براثر شورش اهالی نواحی مفتوحه و مبارزات خسرو پادشاه اشکانی ناگزیر از عقب نشینی شد. یکی از دلایل پیروزی های سریع ترایانوس، وجود چند پادشاه و اختلافات آنان با یکدیگر بود. در این سال ها سه نفر به نام های بلاش دوم و پاکر دوم و خسرو، هر یک خود را شاهنشاه ایران می دانستند. حملات آلان ها به ایران در عهد بلاش سوم (۱۴۷ـ۱۹۱م) تکرار گردید و همچنین رومی ها نیز بار دیگر به قلمرو ایران تاختند. ارتش روم در ۱۶۴م، شهر تیسفون را اشغال کرد اما براثر عوامل طبیعی و اجتماعی ناگزیر از متصرفات خود خارج شد. بلاش چهارم (۱۹۱ـ۲۰۹م) در ۱۹۶م با استفاده از جنگ های مدعیان قدرت در روم، تمام متصرفات آن دولت را در قلمرو اشکانیان دوباره پس گرفت. رومیان بار دیگر ـ احتمالاً در ۱۹۷م ـ به قلمرو اشکانیان تاختند و ظاهراً در اواخر ۱۹۸م شهر تیسفون را تصرف کردند و این بار نیز همچون گذشته، ناگزیر از عقب نشینی شدند. سپاهیان روم در سلطنت کاراکالا بار دیگر به ایران حمله آوردند و در ۲۱۶م بخش هایی از بین النهرین را اشغال کردند. اردوان پنجم (شاید چهارم) در ۲۱۷م بر قوای ماکرینوس، جانشین کاراکالا، در جنگ نصیبین پیروز شد و مبلغ گزافی را به عنوان تاوان خسارات جنگ برعهدۀ آنان گذاشت. با وجود پیروزی های اردوان، دولت اشکانی به سبب انحطاط و تلاشی درونی و جنگ های مدعیان سلطنت و جدایی خواهی بعضی از شاهان ولایات همچنان رو به سقوط داشت و سرانجام بر اثر قیام اردشیر بابکان، شاه فارس، برافتاد. اردوان در ۲۲۴م ضمن جنگ هرمزدگان کشته شد و اردشیر پس از تصرف تیسفون در ۲۲۶م، خود را شاهنشاه خواند. بعضی قرائن حاکی از مقاومت بقایای اشکانیان در برابر اردشیر است، زیرا سکه هایی از آخرین اشکانیان ـ احتمالاً بلاش ششم و یا آرتاوازد پسر اردوان ـ دردست است که به سال ۲۲۸م در سکه خانۀ سلوکیه ضرب شده اند. پس از استقرار قطعی سلطنت اردشیر بابکان، جمعی از بازماندگان و هواداران اشکانیان به پادشاه ارمنستان و عده ای دیگر به دولت کوشانی پناه بردند و تحت حمایت آنان قرار گرفتند.
اشکانیان
اشکانیان

جملاتی از کلمه اشکانیان

در آن هنگام دودمان اشکانی بین طرفداران اردوان پنجم و بلاش ششم تقسیم شده بود، که احتمالاً اردشیر را قادر ساخت تا اقتدار خود در جنوب را با کمترین مداخله یا اصلاً بدون مداخله اشکانیان، یکپارچه و مستحکم کند.
این شهر باستانی در دوره‌های گوناگون مکان زندگی اقوامی مانند مادها، هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان و مغولان بوده و در هریک از دوران‌های بالا، این محل در اوج قدرت و تمدن زمان مربوط به خود بوده‌است. اکنون آثاری از این شهر در آذربایجان غربی شهرستان تکاب (تیکان تپه) برجای مانده‌است که جلوه گر شکوه و عظمت این شهر باستانی بسیار زیباست.
سیاست این سیاستمدار بزرگ نسبت به ارمنستان را می‌توان به این شرح خلاصه کرد، او حس می‌کرد که رم نمی‌تواند آن کشور را به اشکانیان واگذارد، زیرا اگر آنان مالک ارمنستان می‌شدند بر خاورمیانه تسلط می‌یافتند و خطری دایمی برای متصرفات رم (آسیای صغیر و کیلیکیه و سوریه) به وجود می‌آوردند.
اشرف تپه مربوط به دوره اشکانیان - دوره ساسانیان - سده‌های اولیه دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان میانه، بخش کندوان، دهستان تیرچای، ۱ کیلومتری جنوبغرب روستای نوادیز واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۳۸۶ با شمارهٔ ثبت ۲۲۷۲۰ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم