تا بوی بر عقبه عقبی بود آسان گذار عقبه کش کرد بر هر رهروی آسان گذر
تیزی که همچو تیر سحرگاهی از نفوذ آسان گذار بر سپر آسمان کند
به آسان گذاری دمی بی شمار که آسان زید مرد آسان گذار
چون بدو بر عقبه عقبی بود آسان گذار عقبه های شغل دنیا را کجا باشد خطر
چون کنم آسان گذارم چون اثیر تا در این ده روزه منزل مانده ام
نه بحر جود او دشوار عبره نه موج باس او آسان گذار است