بیحرف

لغت نامه دهخدا

بی حرف. [ ح َ ] ( ص مرکب، ق مرکب ) بی سخن و بدون تکلم. || بدون رد کردن. || بدون شک. || فوراً و فی الفور. ( ناظم الاطباء ).
- بی حرف پیش؛ ( در تداول عامه ) تعویذگونه ای است که پیش از عمل و اقدام یا کاری که کنند یا واقع شود گویند چه معتقدند کاری را که از پیش از وقوع آن خبر دهند آن نخواهد شد. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

بی سخن و بدون تکلم ٠ یا بدون رد کردن ٠ یا بدون شک ٠

دانشنامه عمومی

بی حرف ( انگلیسی: Speechless ) یک مجموعه تلویزیونی کمدی موقعیت آمریکایی است که اولین نمایش آن توسط شرکت پخش رسانه ای آمریکا در ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۶ بود.
اصلی
• مینی درایور
• جان روس بووی
• میسون کوک
• اما واتسون
• کیلا کندی
دیگر
• گلدن رتریور
• مارین هینکل
• سارا چالک
• جک دیلن گریزر
• راب کوردری
• آندریا آندرس
• جولیان هاف
• کن مارینو
• میکلا واتکینس
• هالند تیلور

جمله سازی با بیحرف

عقاب آمد پس او بیحرف و دعوی مگر یک لفظ برجای دو معنی
اگر شیئی بنا موقع شود صرف شده در حق او اجحاف بیحرف
خفته بودیم در اقلیم عدم آسوده از سماع کن بیحرف تو بیدار شدیم