کلمه آهسته به معنای آرام، به آرامی یا بهطور ملایم است. این واژه به صورت جدا نوشته نمیشود و همواره باید به شکل ترکیبی و با املای صحیح به کار رود. معمولاً به عنوان قید استفاده میشود و میتواند به توصیف فعلها کمک کند. این کلمه به طور مستقل قابل استفاده است و به ندرت به دیگر کلمات اضافه میشود. لازم به ذکر است که این کلمه با الف و به شکل آهسته تلفظ میشود و باید از اشتباه در تلفظ آن پرهیز کرد. هنگام استفاده از این واژه در جملات، دقت کنید که فاصله و انقطاع مناسبی بین آن و سایر اجزای جمله رعایت شود.
آهسته
لغت نامه دهخدا
( آهسته ) آهسته. [ هَِ ت َ / ت ِ ] ( ص، ق ) آرام. بی شرور: اوهر، شهرکیست به بر کوه نهاده و با آبهای بسیار، جائی بسیارکشت و مردمانی آهسته. ( حدودالعالم ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. بی سروصدا، با صدای کم و پایین.
۳. [قدیمی] متین، باوقار.
فرهنگ فارسی
آرام، یواش، بی شتاب، کند، بی سروصدا، آهستگی: آرامی، کندی
ویکی واژه
آنچه بدون شدت شنیده میشود؛ ملایم، کُند، ارام، ساکت، مهربان، با وقار، بردبار.
جملاتی از کلمه آهسته
بدو گفت کای مرد آهستهرای سخنهای سربسته را سرگشای
که سخن گفت مور دم بسته که سلیمان شنیدش آهسته
سوی دختر اندر شد آهسته شاه بدو هیچ پیدا نکرد آن گناه