انجام

کلمه انجام در زبان فارسی به معنای عملی است که به پایان می‌رسد یا به مرحله نهایی می‌رسد. در ادامه، معانی مختلف این کلمه توضیح داده شده است:

انتها و آخر هر کار: در این معنا، به معنای پایان و خاتمه یک فعالیت یا پروژه اشاره دارد. وقتی که ما از انجام یک کار صحبت می‌کنیم، به این معناست که تمامی مراحل مربوط به آن کار به اتمام رسیده و نتیجه‌ی نهایی آن به دست آمده است. این مفهوم می‌تواند شامل پایان یک وظیفه، پروژه یا هر نوع عملی باشد که نیاز به زمان و تلاش دارد.

عاقبت: در این مفهوم، به نتیجه نهایی یا عاقبت یک اقدام یا کار اشاره دارد. این معنا نشان‌دهنده‌ی این است که هر عملی که ما انجام می‌دهیم، در نهایت به یک نتیجه مشخص منجر می‌شود. به عبارتی، هر عمل و تصمیمی که گرفته می‌شود، عواقب و نتایجی دارد که می‌تواند مثبت یا منفی باشد.

اجرا کردن: در این معنا، به عمل اجرایی و عملیاتی اشاره دارد که فرد برای تحقق یک هدف خاص انجام می‌دهد. این مفهوم بیشتر به کارهای عملی و فعالیت‌های روزمره مربوط می‌شود که نیاز به اقدام و تلاش دارد.

لغت نامه دهخدا

انجام. [ اَ ] ( اِ ) انتها و آخر هرکار. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( هفت قلزم ). اتمام کار. ضد آغاز. ( انجمن آرا ). آخر کارها. ( فرهنگ خطی ). انتها. آخرکار. ( غیاث اللغات ). آخرکار. فرجام. ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ). آخرکار. عاقبت. ( مؤید الفضلاء ). عاقبت. ( رشیدی ). بافدم. ( شرفنامه منیری ). آخر کارها و بافدم و فرجام. ( فرهنگ سروری ). انتها و پایان و آخر و عاقبت. ( ناظم الاطباء ). نهایت. غایت. مقابل آغاز. ( یادداشت مؤلف )

فرهنگ معین

( اَ ) [ په. ] (اِ. ) پایان، انتها.

فرهنگ عمید

۱. اجرا کردن.
۲. (اسم ) پایان، آخر، عاقبت.
* انجام دادن: (مصدر متعدی )
۱. اجرا کردن.
۲. پایان دادن، به پایان رساندن، سامان دادن.
* انجام شدن: (مصدر لازم ) به پایان رسیدن، تمام شدن.
* انجام یافتن: (مصدر لازم ) پایان یافتن، به پایان رسیدن.
= نجم

فرهنگ فارسی

پایان، آخر، عاقبت، مقابل آغاز
( اسم ) پایان آخر عاقبت انتها مقابل آغاز. توضیح بمعنی (اجرائ ) باید با فعل معین (دادن ) (شدن ) و غیره استعمال شود مثلا (در انجام کار تائ خیر کرد ) صحیح نیست و باید گفت: (درانجام دادن کار تائ خیر کرد. ) ولی بمعنی عاقبت بدون فعل توان آورد: انجام کار آسان بود. یا از آغاز تا انجام.
عمده الملک امیر جان از احفاد شاه نعمه الله ولی بود و با خاندان صفوی قرابت داشت شاعر و ادیب بود.

ویکی واژه

پایان، انتها.

جملاتی از کلمه انجام

سوختن چون پر پروانه‌ام انجام وفاست بر رگ شمع تنیده است نفس زنارم
وی در تیم ملی فوتبال مراکش ۴۰ بازی انجام داده است و عضو این تیم در جام جهانی فوتبال ۱۹۹۴ بوده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم