ادبیات، هنر بیان احساسات، افکار و تجربیات انسانی از طریق کلمات است. این هنر شامل انواع مختلفی از نوشتهها میشود، از جمله شعر، داستان، نمایشنامه و نثر. ادبیات نه تنها وسیلهای برای سرگرمی و تفریح است، بلکه ابزاری برای انتقال فرهنگ، تاریخ و ارزشهای اجتماعی نیز به شمار میآید.
در ادبیات، نویسندگان با استفاده از تخیل و خلاقیت خود، دنیای جدیدی را خلق میکنند که میتواند به خوانندگان احساسات عمیق و تفکر عمیقتری درباره زندگی و انسانیت القا کند. ادبیات میتواند به ما کمک کند تا با دیگران همدلی کنیم و دیدگاههای مختلف را درک کنیم.
ادبیات. [ اَ دَ بی یا ] ( ع اِ ) دانشهای متعلق بأدب. علوم ادبی. || آثار ادبی.
(اَ دَ یّ ) [ ع. ] (اِ. ) آثار ادبی، علوم ادبی.، ~ تطبیقی مطالعة ادبیات به شیوة فرامرزی.، ~ کلاسیک مجموعة آثار با ارزش باقی مانده از سخنوران و نویسندگان کهن هر ملتی.، ~ ِ شفاهی مجموعة آثار فرهنگی رایج در بین مردم اعم از چیستان ها، متل ها، افس
۱. (ادبی ) مجموعه آثار مکتوب منظوم یا منثور که بیانگر عواطف است.
۲. علومی که مربوط به ادب باشد و دربارۀ مسائل ادبی گفتگو کند.
( صفت ) جمع: ادبیه ( امروز جمع ( ادب ) هم محسوب میشود ) دانشهای متعلق به ادب علوم ادبی آثار ادبی. توضیح در اصل ( فنون ادبیه ) یا ( علوم ادبیه ) بوده است و بعد ( ادبیه ) صفت بجای موصوف را جمع بستهاند.
به هر اثر مکتوب، ادب یا ادبیات می گویند، از این واژه برای سخنی که از حدّ سخنان عادی، برتر و والاتر بوده و دارای کلمات زیباتر است، مردم، آن سخنان را در میان خود، ضبط و نقل کرده اند و از خواندن و شنیدن آن ها دگرگون گشته و احساس غم، شادی یا لذّت نیز استفاده می شود. در باور همگانی، ادبیات یک تیره یا ملت برای نمونه مجموعه متن هایی است که آثار ماندگار و برجسته پیشینیان آن تیره و ملت را تشکیل می دهند. یکی از طبقه بندی های مشهور و پرکاربرد متن های ادبی، طبقه بندی دوگانه ایست که بر اساس آن متن ها به دو گونهٔ اصلی شعر و نثر تقسیم می شوند. این طبقه بندی سنت دیرینه ای در سخن شناسی، زبان فارسی و ادبیات جهان دارد. سخنوران و فیلسوفان از دیرباز در پی پررنگ کردن خط ظریف میان این دو گونه، تعریفی فراگیر و تمیزدهنده از شعر و نثر بوده اند؛ البته در نخستین دسته بندی ادبی انجام شده توسط ارسطو در تاریخ بشر، ادبیات یونان شامل گونه سومی به نام دراما یا همان هنر نمایشی باستان نیز بود که بعدها توسط رومیان توسعه یافت و در متون غربی تا به امروز این دسته بندی، برخلاف سنت ایرانی نظم و نثر، به نظم و نثر و دراما تقسیم می شود. شاید یکی از دلایل نبود دراما در گونه های اصلی ادب فارسی، فقدان توجه به هنرهای نمایشی پیش از اسلام بوده باشد، زیرا همزمان با یونان باستان، در ایران باستان از هخامنشی به بعد نیز نمونه هائی از هنرهای نمایشی همراه آواز و موسیقی نیز وجود دارد.
ادبیات در هر فرهنگ، جامعه و ملتی دارای تعاریف مختلفی بوده و در طی زمان ممکن است تعاریف پیشین آن تغییر کند یا به چالش کشیده شود. ادب واژه ای است معرب از فارسی. این واژه از دیدگاه واژه شناسان به معنی ظرف و حسن تناول آمده است. برخی نیز در فارسی، ادب را به معنی فرهنگ ترجمه کرده اند و گفته اند که ادب یا فرهنگ همان دانش است. از دیگر معانی واژهٔ ادب می توان به هنر، حسن معاشرت، شیوهٔ پسندیده، با سخن اشاره کرد؛ اما ادب در اصطلاح، نام دانشی است که قدما آن را شامل این علوم دانسته اند: واژه، صرف، نحو، معانی، بیان، بدیع، عروض، قافیه، قوانین خط، قوانین قرائت که بعضی اشتقاق و انشاء راهم بدان ها افزوده اند.
البته دیدگاه ادبای قدیم دربارهٔ معنی اصطلاحی «ادب» کمی مختلف است. بعضی آن را فضیلت اخلاقی، برخی پرهیز از انواع خطاها و برخی آن را مانند فرشته ای دانسته اند که صاحبش را از ناشایستی ها بازمی دارد.
[ویکی فقه] از گذشته های بسیار دور، زمانی که انسان، با پدیده های ناشناخته و عجیبْ روبه رو می شد، به دنبال چاره ای بود تا راهی برای آرامش روح و رفع نیاز فطری خود به معنویت (ارتباط با آسمان و غیب) و زیبایی (درونی و بیرونی) بیابد، تا این که به تدریج آموخت که از طریق آیین های پرستش و با توسّل به صوت و کلام و آواهای موزون و ادبیات منظوم (آهنگین)، می تواند به مقصود خود برسد.
قدیمی ترین آثار مکتوبِ به جای مانده و نخستین آثار بشر در بین اقوام و ملّت های مختلف، سروده های دینی یا حماسی منظوم هستند، مانند: «گاتا» های زردشت، بخشی از مزامیر داوود، قصائد سلیمان، بخش هایی از «وِدا» ها و «اوپانیشاد» های هندیان قدیم، «ایلیاد» هُمِر و حماسه های ملّی چین و ژاپن. بعدها، نثر، پس از شعر و با گسترش دانش بشری در دوره های بعد، متداول شده است.اهمیت این مسئله، تا آن جاست که کلام خداوند در قرآن مجید نیز در دوره مکّه (یعنی از آغاز بعثت تا سال سیزدهم)، از جنس شعر و مسجّع و آهنگین است و نیز از این روست که قرآن و اذان و دعاها و مناجات ها هم برای این که تاثیر بیشتری بر دل و جان مؤمنان بگذارند، با صوت خوش خوانده می شوند.
ماهیت ادبیات
در ماهیت ادبیات، گفته شده که: ادبیات، عبارت است از آن گونه سخنانی که از حدّ سخنان عادی، برتر و والاتر بوده است و مردم، آن سخنان را در میان خود، ضبط و نقل کرده اند و از خواندن و شنیدن آنها دگرگون گشته و احساس غم و شادی یا لذّت و اَلَم کرده اند». شاعران، با لطف طبع و احساسات دقیق، و نویسندگان چیره دست، با قدرت اندیشه و نیروی تخیل و به کارگیری بدیع زبان، جلوه و معنای خاصّی به کلام بخشیده اند و با نفوذ در فکر و جان خواننده، آنان را در غم ها و شادی های خود شریک کرده اند و گاه با ارائه آثار ادبی متنوّعی چون: شعر و ترانه، فیلم نامه، داستان، رمان و نمایش نامه، علاوه بر عاطفه و احساس، آگاهی ها و افکار و تجربیات خود را نیز منتقل کرده و جامعه را همدل و متّحد ساخته و موجب پیشرفت های بزرگ مادّی و معنوی شده اند؛ بدین طریق، گاه چنان تاثیر ماندگاری به جا گذاشته اند که موجب دگرگونی و تعالی اخلاق و فرهنگ نسل ها شده اند.
رسالت ادبیات
تاثیرات عمیق و ارزشمند آثار خوب و سالم ادبی بر جامعه، بر هیچ کس پوشیده نیست و این آثار، با جامعه، پیوندی استوار دارند. ادبیات، به خاطر بیان و ترویج ارزش های اجتماعی و انسانی، برای کلّ جامعه بشری، مفید بوده است.رسالت ادبیات، آشنا کردن انسان با شیوه های زندگی بهتر و تلاش برای کمال و پیشرفت، از طریق آموزش، نقد و اصلاح گری، اتّحاد، مهرورزی و هم دردی است و همواره بشر را به سوی آرمان های والای انسانی، هدایت کرده است.دکتر محمّدعلی اسلامی ندوشن می گوید: ادب (که در آغاز، به معنای رسم و آیین خوب زندگی کردن بود)، ادب فنّی (یعنی ایجاد آثار ادبی) را گسترش داد و در واقع، ادب نفس با ادب درس، پیوند گرفت و ادبیات، وسیله ای شناخته شد برای بهتر و زیباتر زندگی کردن». ادبیات، همواره با اخلاق، پیوندی دیرینه داشته و بر مسئله مهم «خودشناسی» تاکید فراوان کرده است و از آن جا که در آموزه های اسلامی، خودشناسی، پایه و پیش نیاز خداشناسی معرّفی شده است، (پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم): آن کس خدا را می شناسد که خود را بشناسد. ) می توان به اهمیت و جایگاه ادبیات در رشد اخلاق و تقویت ارزش های اخلاقی و دینی بیشتر پی بُرد.تولستوی، هنر و ادبیات را از عالی ترین تجلیات جمال الهی و به وجود آورنده عالی ترین لذّت های روحی و معنوی برای انسان، تعریف می کند. نظامی (شاعر نامدار ایرانی)، شاعران را پیشرو و راهنمای عالم بشریت دانسته و مرتبه والایی به آنان نسبت داده و مقام آنان را پس از پیامبران خدا می داند و می گوید:پیش و پَسی یافت صفِ کبریا پس، شعرا باشد و پیش، انبیا.کانت، شاعری را والاترینِ هنرها می پندارد و می گوید: شعر، غذای روح و فکر آدمی و آموزنده است». در پایان، می توان چنین گفت که هنر و ادبیات، در تمامی اهداف و رسالت ها، دارای ویژگی های مشترک و یکسانی هستند و هیچ حدّ و مرزی، آنها را از هم جدا نمی کند و شاید بتوان گفت که در اصل، ادبیات، بخشی از هنر است؛ امّا آن بخشی است که به خاطر گستردگی زیاد، تا حدّی استقلال یافته و در نهادهای رسمی آموزش (مدارس، دانشگاه ها و...)، جدا بررسی می شود، در حالی که از نظر ماهیت، (چنان که ارسطو تصریح کرده است) در شمار هنرهاست. ادبیات، هنر کلامی است، در برابر هنرهای دستی، تصویری ـ تجسّمی، صوتی و.…
letteratura
آثار ادبی، علوم ادبی.؛ ~ تطبیقی مطالعة ادبیات به شیوة فرامرزی.؛ ~ کلاسیک مجموعة آثار با ارزش باقی مانده از سخنوران و نویسندگان کهن هر ملتی.؛ ~ ِ شفاهی مجموعة آثار فرهنگی رایج در بین مردم اعم از چیستانها، متلها، افسانهها و همانند آن.
💡 تشریفات ماسونی عبارت است از کلمات و اعمالی که در حین کار درجات در لژ ماسونی گفته یا انجام میشود. نمادگرایی ماسونی چیزی است که برای نشان دادن اصولی که فراماسونری از آن حمایت میکند استفاده میشود. مناسک ماسونی در بسیاری از زمینهها در ادبیات ظاهر شدهاست، از جمله در «مردی که پادشاه میشود» اثر رودیارد کیپلینگ و جنگ و صلح اثر لئو تولستوی.
💡 کسر اوقات کشت این سخنان ادبیات گشت این سخنان
💡 از جمله شاگردان وی میتوان به دکتر محمدجعفر جعفری لنگرودی حقوقدان ایرانی صاحب تألیفات عدیده در فقه، حقوق، ادبیات و فلسفه حقوق اشاره کرد.
💡 بالزاک در خانوادهای میانهحال در شهر تور، فرانسه به دنیا آمد. در هشت سالگی به مدرسهای شبانهروزی فرستاده شد، اما در ۱۸۱۳ مدرسه را ترک کرد و سال بعد همراه با خانواده راهی پاریس شد. در ۱۸۱۹ در رشته حقوق مدرک گرفت، اما به رغم خواست خانواده بر آن شد تا به ادبیات بپردازد.
💡 او در سال ۱۵۱۸ برای تحصیل به دانشگاه هایدلبرگ رفت و در آنجا از شاگردان یوهان ریشلین شد و زبان و ادبیات یونانی و عبری را از او آموخت. آدام رویسنر سپس در سال ۱۵۲۳ به دانشگاه هاله-ویتنبرگ رفت و در آنجا در کنار مارتین لوتر، فیلیپ ملانشتن و یوستوس یوناس به تحصیل در رشتهٔ الهیات پرداخت.
💡 این دو بیتیها در تاریخ زبان و ادبیات طبری ارزش زیادی دارند؛ چنانکه قدیمیترین سرودههای باقی ماندهٔ این زبان از قرنهای چهارم تا نهم هجری قمری هستند و ۱۲ بیت مذکور یک پنجم این مجموعه را تشکیل میدهد و این در حالی است که از نظر کیفی هم این اشعار قابل قرائتتر از اشعار پیشین هستند. از دیگر تفاوتهای این اشعار، ذکر نشدن علت سرودن شعر است.
💡 سخن که بر ادب مستمع نیفزاید نباشد آن ادبیات بلکه هذیانست
💡 رستم شاهنامه، همانند قهرمان حلقه داستانی سکایی، چهرمان پهلوانی است که در گونههای خاصی از مضمونهای داستانی ادبیات روایی و غیر دینی ظاهر میشود و از دوران پیش-مسیحی سینه به سینه منتقل شدهاست. داستان رستم فارسی منظوم است و قطعه سغدی رستم به نثر نوشته شدهاست.