باشلیق

باشلیق

باشلیق نوعی سرپوش مخروطی است که در گذشته و حال توسط ایرانیان و تُرکان مورد استفاده قرار می‌گرفته است. این واژه در پارسی باستان و زبان پارسیگ به نام‌های سردگ، کلاگ و فره‌ود اشاره شده است. واژه سردگ نزدیک‌ترین معادل باشلیق در زبان پارسیگ و پهلوی به شمار می‌آید، اما در دوره هخامنشی این سرپوش با نام کرباسیه  ثبت شده است. جنس آن معمولاً از نمد، چرم یا پشم تهیه می‌شود و دارای نوک تیزی است که گوش‌ها و گردن را می‌پوشاند. نمونه‌های محلی این سرپوش گاهی با رسن، منگوله، منجوق‌دوزی و قلاب‌دوزی تزئین می‌شوند. انواع مختلفی از آن با توجه به جنس مانند ابریشم و پشم و سبک ساخت، دست‌باف یا چسبیده به جامه وجود دارد. باشلیق واژه‌ای ترکی است که از ریشهٔ واژهٔ باش به معنای سر و لیق به معنای نسبت گرفته شده و به نوعی کلاه متصل به شنل اشاره دارد. نوعی از باشلیق که فاقد شال پوشانندهٔ گوش‌ها و گردن است، به نام قالپاق شناخته می‌شود.

لغت نامه دهخدا

باشلیق. ( ترکی، اِ ) باشلق. کلاهی که بر جامه ای دوخته شده باشد. ( یادداشت مؤلف ). روسری. پارچه ای همچون کلاه که بر سراندازند.

فرهنگ معین

[ تر. ] (ص مر. اِمر. ) سردار، سالار.

ویکی واژه

سردار، سالار.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
گودوخ
گودوخ
دیکته
دیکته
ادریان
ادریان
کافر همه را به کیش خود پندارد
کافر همه را به کیش خود پندارد