برتن

برتن

لغت نامه دهخدا

برتن. [ ب َ ت َ ] ( ص مرکب ) معجب. مستکبر. متکبر و مغرور. ( ناظم الاطباء ). سرکش مقابل فروتن. ( آنندراج ). برترمنش. ( یادداشت مؤلف ). برتر:
زن مسکین فروتن مرد برتن
کمان سرکشی آهخته بر زن.( ویس و رامین ).|| ملصق به تن. جامه بر تن. دثار و جامه ملصق به بدن. ( ناظم الاطباء ). || بردیس. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

خودبین، متکبر: زن مسکین فروتن، مرد برتن / کمان سرکشی آهخته بر زن (فخرالدین اسعد: ۱۱۰ ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) متکبر مغرور مقابل فروتن.

فرهنگ اسم ها

اسم: برتن (پسر) (فارسی) (تلفظ: bartan) (فارسی: برتن) (انگلیسی: bartan)
معنی: مرد مغرور، بردیس، به فتح ب و ت

دانشنامه عمومی

شهر برتندر ایالت بادن - وورتمبرگ در کشور آلمان واقع شده است.

ویکی واژه

addosso

جمله سازی با برتن

سوم این که شکارچیان در برابر درخواست محیط بانان که از زحمتکش‌ترین قشر خادمان مردم هستند مبنی بر تسلیم خود و زمین گذاشتن اسلحه و حیوان شکار شده ممانعت کردند و ابتدا با فحاشی و سپس با تیراندازی به آنان که در حال انجام مأموریت بوده و لباس خدمت دولت را برتن داشته‌اند توهین و تعرض نموده‌اند.
وَ یَسْتَنْبِئُونَکَ ای یستخبرونک أَ حَقٌّ ما اخبرتنا به من العذاب و البعث.
در کنفرانس سوربن در سال ۱۸۹۴، پیر دو کوبرتن پیشنهاد داد که بازی‌های المپیک در سال ۱۹۰۰ باید در پاریس برگزار شود. نمایندگان این کنفرانس تمایلی به انتظار شش ساله نداشتند و برای برگزاری نخستین دورهٔ بازی‌ها در سال ۱۸۹۶ لابی کردند. تصمیم بر این شد که آتن میزبانی نخستین دورهٔ بازی‌ها را بر عهده داشته باشد و میزبانی دومین دوره به پاریس سپرده شود.
در فاصله ۸ متری زیر این گوردخمه، قاب مستطیل شکلی بر روی یک قابی قدیمی‌تر تراشیده شده‌است. در داخل قاب جدید شخصیتی به حالت تمام قد با صورتی نیم‌رخ حجاری شده‌است. این شخص لباس بلندی برتن و کلاه لبه داری بر سر گذاشته که قسمت پشت گردن و گوش‌های او را پوشانده‌است. همچنین در یک دست او برسمی دیده می‌شود و دست دیگر را به حالت نیایش به طرف بالا نگه داشته‌است.
کفن بسی به از آن پیرهن که برتن مرد نه از ترشّح خوناب دیده تر باشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
روله یعنی چه؟
روله یعنی چه؟
شیمیل یعنی چه؟
شیمیل یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز