اکیس. [ اَک ْ ی َ ] ( ع ن تف ) زیرک و دانا. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || زیرک تر. ( آنندراج ) ( دهار ) ( غیاث اللغات ). نعت تفضیلی از کَیِّس. کیس تر. باکیاست تر. اعقل. زیرک تر.
- امثال:
اکیس من قشة. ( یادداشت مؤلف ).
|| پاک و صافی تر. ( از حاشیه مثنوی مولوی ):
واگزین آئینه ای کاو اکیس است
اندکی صیقل گری او را بس است.مولوی.
(اَ یَ ) [ ع. ] (ص تف. ) زیرکتر، هشیارتر، داناتر.
زیرکتر، هشیارتر، داناتر، خردمندتر
( صفت ) زیرکتر زیر کسارتر هشیارتر داناتر.
آکیس. آکیس (Acis)
در افسانه های یونانی، نام چوپانیسیسیلی، پسر پانو پری دریایی سیمائه تیس. وی به دست رقیبش پولوفموس، از سیکلوپ ها، به ضرب تخته سنگی کشته شد. رقابت این دو بر سر تصاحب پری دریایی گالاتئابود. پس از مرگ آکیس، گالاتئا خون او را به رود آکیس مبدل کرد و او در دامنۀ کوه اتناجاری شد تا به دریا، که گالاتئا خود بدان سو گریخته بود، بپیوندد.
زیرکتر، هشیارتر، دانا
💡 تانه گرد راهت اندر دامنی منزل کند هرکجا خاکیست چشمم زاشک حسرت گل کند
💡 قلههای مرتفع و برفی آند (آکای، کاچی و چانی) درههایی نظیر کبرادا دل تورو، وایس کالچاکیس و لرمه به وجود آوردهاند. شهر سالتا از جمله شهرهایی است که در این مناطق به وجود آمدهاست.
💡 پس از بازنشستگی تئودوروس زاگوراکیس٬ بازوبند کاپیتانی تیم ملی یونان به باسیناس رسید.
💡 گرفتار تن خاکیست روح از پستی همت به دام افتاده است این مرغ از کوتاهی پرها
💡 او میزند من کیستم من صورتم خاکیستم رمال بر خاکی زند نقش صوابی یا خطا
💡 پیش از ورود استعمارگران اسپانیایی به آمریکای جنوبی، استانی که اکنون توکومان نام دارد زیستگاه بومیان (دیاگیتاس و کالچاکیس) بود. این بومیان به زراعت اشتغال داشتند.