البته

کلمه البته یکی از واژگان پرکاربرد و مهم در زبان فارسی است که نقش ویژه‌ای در بیان تأکید، تصریح و گاهی اوقات رفع ابهام دارد. در ادامه کاربردهای مختلف این کلمه را بررسی می‌کنیم:

تاکید بر صحت و درستی مطلب: یکی از کاربردهای اصلی البته در زبان فارسی، تأکید بر درستی یا صحت یک گفته است. زمانی که فردی می‌خواهد نظر یا اطلاعات خود را به گونه‌ای بیان کند که مخاطب در صحت آن تردید نکند، از این واژه استفاده می‌کند.

بیان شرط یا توضیح تکمیلی: البته گاهی نقش حرف ربط یا عبارتی را دارد که به جمله اصلی یک توضیح، شرط یا نکته تکمیلی اضافه می‌کند. این کاربرد باعث می‌شود که جمله حالت پیچیدگی بیشتری پیدا کند و اطلاعات بیشتری به شنونده یا خواننده منتقل شود.

برای نرم کردن گفتار: در مکالمات روزمره، البته به عنوان یک واژه مودبانه و نرم‌کننده به کار می‌رود تا ادعا یا نظر فرد کمتر قاطع و تند به نظر برسد. این کاربرد به ویژه در مواقعی که فرد می‌خواهد نظر خود را بیان کند اما نمی‌خواهد حالت تحکم‌آمیز یا مطلق داشته باشد، مفید است.

در متون نگارشی و ادبی، این واژه به عنوان ابزاری برای ایجاد انسجام و پیوستگی میان جملات و بندها به کار می‌رود و کمک می‌کند که نویسنده بتواند نکات تکمیلی، توضیحات یا شروط را به صورت طبیعی و روان در متن بگنجاند و از قطعیت بیش از حد جلوگیری کند.

لغت نامه دهخدا

البته. [ اَ ب َت ْ ت َ / ت ِ ] ( از ع، ق ) و در تداول گاهی بکسر باء [ اَ ب ِ ت ت َ ]. مؤلف غیاث آرد: در اصل بتة بود بمعنی قطع یعنی یکبار بریدن، الف و لام دروزائد آورند که عوض فعل عامل است. ( غیاث اللغات ). قطعاً. جزماً. مسلماً. هرآینه: و اما اندر ناحیت جنوب هیچ رود بزرگ را ذکر نیافتم البته مگر رودبجه را. ( حدود العالم ). درین وقت ملطفه ها رسید از منهیان بخارا که علی تیکن البته نمی آرامد. ( تاریخ بیهقی ). و اگر خردمندی بقلعه ای پناه گیرد و ثقت افزاید... البته بعیبی منسوب گردد. ( کلیله و دمنه ). البته فتوری بدیشان [موش ها] راه نمی یابد. ( کلیله و دمنه ).
سر که بر تیغ او برون آید
زان سر البته بوی خون آید.نظامی.این سراییست که البته خلل خواهد کرد
خنک آن قوم که دربند سرای دگرند.سعدی.|| بهیچوجه. ابداً. هرگز: و رسم ایشان چنانست که هر خرمائی که از درخت بیفتد خداوندان درخت برندارند البته و آن درویشان را بود. ( حدود العالم ). امیرمحمد... حیلت کرد تا این مقدم نزدیک وی رود... البته اجابت نکرده بود. ( تاریخ بیهقی ). اگر پس از این هزار مهم افتد و طمع آن باشد که من به تن خویش بیایم نباید خواند که البته نیایم. ( تاریخ بیهقی ). و چنان نمودی [مسعود] که البته خود نداند که این حال چیست. ( تاریخ بیهقی ). شه ملک گفت ای شهریار روی زمین کم از نزلی نباشد که به لشکرگاه فرستم. شاه فرمود که البته رنج تو نخواهم. ( اسکندرنامه خطی نسخه ٔسعید نفیسی ). و چندانکه کوشید تا این پسر را قبول کنند... البته قبول نکردند. ( فارسنامه ابن البلخی ص 104 ). هرچند که می گفتند که ترا چه بوده است و چه می بینی البته جواب نداد. ( مجمل التواریخ ).

فرهنگ معین

(اَ بَ تِّ ) [ ع. البتة ] (ق. ) کلمة تأکید، به طور قطع.

فرهنگ عمید

به طور قطع و یقین، همانا، هرآینه.

فرهنگ فارسی

کلمهای است که برای تاکیداستعمال می شودیعنی بطوقطع ویقین، همانا، هر آینه
۱- همانا هر آینه راستی ۲ - هرگز هیچگاه

ویکی واژه

بدون تردید، قطعاً، به هیچ‌وجه، اصلاً.
کلمه تأکید، بطور قطع.

جمله سازی با البته

در کشورهای غربی، رقص برهنه معمولاً در باشگاه‌های استریپ به نمایش درمی‌آید، البته از دیگر مکان‌هایی که این نوع رقص در آنجا انجام می‌شود میخانه‌ها (به ویژه در انگلیس)، تئاترها و سالن‌های موسیقی است.
صوفی چو بود صافی از می نکند پرهیز زآتش نکند پرهیز البته زر بیغش
از جمله فیلسوفان نزدیک به فردید بود که هیچ‌گاه قرابت فکری خود را در آن زمان به فردید انکار نکرد و شخصاً هم رابطه دوستی نزدیکی با او داشت. البته در سال‌های بعد او هم به مانند تعداد دیگری از نزدیکان فردید، با او زاویه فکری پیدا کرد و راهش در فلسفه تا حدودی از او جدا شد.
کم اثر جو از دعائی کان بلای دیگریست آه خالی از غرض البته بی‌تأثیر نیست
قاصد به تو هرکس که کند عرض نیازی لیکن ز من البته به تکرار جدا پرس!
این نویسندهٔ آمریکایی در ۲۱ اکتبر ۱۹۲۹ در برکلی کالیفرنیا به دنیا آمد. لو گویین در ۱۱ سالگی اولین داستانش را برای مجله داستان‌های شگفت‌انگیز فرستاد که البته داستان پذیرفته نشد. اولین نوشته‌های او داستان‌هایی غیرفانتزی در مورد کشورهایی تخیلی بودند.
ز سبز برگ خط البته آفتی نرسد به گلبنی که برو صدهزار گل رسته است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال تک نیت فال تک نیت فال میلادی فال میلادی فال عشق فال عشق