استعداد به توانایی خاص یک فرد در انجام فعالیتها در یک زمینه خاص اشاره دارد. بر خلاف دانش و مهارتهایی که از طریق تمرین و آموزش به دست میآیند، همچنین به معنای قابلیت ذاتی فرد برای پیشرفت سریعتر در یک حوزه و دستیابی به سطح عملکردی بالاتر از متوسط است. این واژه معمولاً به عنوان یک پتانسیل طبیعی در نظر گرفته میشود و ممکن است بدون اینکه فرد قبلاً آن را به نمایش گذاشته باشد، وجود داشته باشد. اگر فردی دارای چندین استعداد در زمینههای مختلف باشد، به این حالت استعدادهای متعدد گفته میشود.
استعداد
لغت نامه دهخدا
- استعداد تشنج.
- استعداد خنازیری؛ مزاج خنازیری.
- استعداد سرطانی؛ مزاج سرطانی.
- استعداد سلّی؛ مزاج سلّی.
- استعداد کردن؛ تهیه و آمادگی کاری یاسفری کردن: هر سال ایشان بگوی زدن میشدند و این پسران نیکو میزدند و ملک را خوش می آمد ایشان را استعدادکرده بودند تا روز گوی زدن آمد... ( قصص الانبیاء ص 199 ). بعد از آن جنگ طالوت را استعداد کردند چون به لشکرگاه بیرون آمدند. ( قصص الانبیاء ص 147 ). آن درویش استعداد کرد و بطرف خوارزم روان شد. ( انیس الطالبین ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [قدیمی] مهیا کردن، آماده کردن.
۳. [قدیمی] مهیا شدن، آماده شدن.
۴. [قدیمی] افراد و تجهیزات جنگی.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) آمادگی کردن آماده شدن مهیا گشتن. ۲ - ( اسم ) آمادگی ساز ساختگی توانایی. جمع: استعدادات.
دانشنامه آزاد فارسی
۱. (در لغت به معنی آمادگی) در اصطلاح فلسفه، آمادگی حصول صورت یا حالت. آمادگی از دو لحاظ است: شرایط خارجی که برای حصول صورت و حالت بعدی جنبۀ فاعلی دارد، و شرایط داخلی که برای موضوع جنبۀ انفعالی دارد. در حصول هر امری در مادّه علاوه بر قوّۀ موضوع جهتِ قبول حالت بعدی، شرایط آن نیز معتبر است؛ مانند ظهور گرما در آب که نیاز به منبع حرارت خارجی دارد. در اصطلاحی دیگر استعداد عبارت از نیروی مقاوم در نپذیرفتن اثر فاعلی است که بدان «قوت» گویند (← قوّه). برخلاف اعتبار اول، که از آن به «لاقوّت» تعبیر شده است. ۲. در روان شناسی، ظرفیت یا توان بالقوه برای یادگیری موضوعی خاص یا رشد مهارتی ویژه و توانایی بهره وری فوری از آموزش یا تجربه در محدوده ای مشخص.
جملاتی از کلمه استعداد
در مارس ۲۰۱۲، فورچون، جابز را بزرگترین کارآفرین این دوران نامید و او را آیندهبین، الهامبخش و بااستعداد توصیف کرد.
ریزش ابر کرم در خورد استعداد ماست کشت بسمل تا شود سیراب ، خون ها ریختند