کلمه آسامی به عنوان جمع واژه اسم در زبان عربی به معنای نامها یا اسامی به کار میرود. به عبارتی دیگر، اسامی شکل جمع مکسر اسم است که به مجموعهای از نامها اشاره دارد. بنابراین زمانی که در متنی با واژه آسامی مواجه میشوید، در واقع به مجموعهای از نامها یا اسامی مختلف اشاره میشود. این مفهوم میتواند در متون مختلف به کار رود و نشاندهنده تنوع و گوناگونی نامها باشد. در بسیاری از مواقع، شناخت و فهم آسامی میتواند به درک بهتر افراد و مفاهیم مرتبط با آنها کمک کند.
آسامی
لغت نامه دهخدا
اسامی. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ اسماء. جج ِ اسم. ( غیاث اللغات ). نامها: حاضران گفتند تفصیل اسامی ایشان بازگوی. ( کلیله و دمنه ).
اسامی ساکنان کوی او دریک ورق دیدم
در آن دیباچه دولت حدیث ما نمیگنجد.امیرحسن دهلوی.
اسامی. [ اُ می ی ] ( ص نسبی ) منسوب به أسامةبن زید حب رسول ( ص ). ( انساب سمعانی ).
فرهنگ معین
( اَ ) [ ع. ] (اِ. ) جِ اسم، نام ها، اسم ها.
فرهنگ عمید
= اسم
فرهنگ فارسی
نامها، جمع اسم
( اسم ) جمع اسم نامها اسمها
اسامه بن زید حب رسول
ویکی واژه
منسوب به آسام؛ ناحیهای در شمال شرقی هندوستان.
زبانی از شاخه هندوایرانی، که در ایالت آسام رایج است.
جمله سازی با آسامی
💡 طاق نوشیروان گجراتی جای چنگیز ملک آسامی
💡 آثار مکتوب به زبان آسامی بیشتر سرودها و نوشتههای دینی است، بورانجیهای آهومها نیز از سده ۱۸ میلادی، به این زبان نوشته میشد.