روزنامه‌نویس

لغت نامه دهخدا

روزنامه نویس. [ م َ / م ِ ن ِ ] ( نف مرکب ) روزنامه نویسنده. ( فرهنگ فارسی معین ). آنکه مباشر عمل روزنامه است و اخبار روزنامه را می نویسد. ( ناظم الاطباء ). کسی که مقالات یا اخبار روزنامه را تهیه میکند. ( فرهنگ فارسی معین ). روزنامه نگار. رجوع به روزنامه نگار شود.

فرهنگ معین

( ~. نِ ) (حامص. ) کسی که مقالات یا اخبار روزنامه را تهیه می کند.

فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که مقالات یا اخبار روزنامه را تهیه کند.
روزنامه نویسنده. آنکه مباشر عمل روزنامه است و اخبار روزنامه را می نویسد.

ویکی واژه

کسی که مقالات یا اخبار روزنامه را تهیه می‌کند.

جمله سازی با روزنامه‌نویس

امیرعباس هویدا چندبار به او پیشنهاد مقام دولتی داد که نپذیرفت. او پیشنهاد وزیر دربار را نیز نپذیرفت. زیرا می‌خواست روزنامه‌نویس بماند.
وانکس‌ که روزنامه‌نویس است چیز فهم آتش فتد به دفتر و کلک و بنان او
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال تاروت فال تاروت فال ای چینگ فال ای چینگ فال تک نیت فال تک نیت