سکیزه

سکيزه، واژه‌ای که شاید امروزه کمتر به گوشمان بخورد، در گذشته به معنای جنب و جوش و ورجه وورجه‌ی اسب‌ها و دیگر چارپایان بوده است. تصور کنید یک اسب جوان و سرزنده را که در یک مرغزار وسیع رها شده و از سر شوق شروع به تاخت و تاز می‌کند؛ این جست و خیزها، همراه با لگد انداختن‌های گاه و بیگاه، همان سکيزه است. این واژه نه تنها حرکت فیزیکی حیوان را توصیف می‌کند، بلکه حالتی از سرزندگی و نشاط را نیز به تصویر می‌کشد.

در فرهنگ سنتی ما، سکيزه فراتر از یک توصیف ساده از حرکت است. این واژه می‌تواند نمادی از رهایی، آزادی و انرژی باشد. اسبی که سکيزه می‌کند، گویی زنجیرهای محدودیت را پاره کرده و خود را به آغوش طبیعت سپرده است. این تصویر، یادآور اهمیت حفظ شور و نشاط در زندگی است؛ اینکه گاهی باید از قید و بندها رها شد و به دنبال تجربه‌های جدید رفت.

لغت نامه دهخدا

سکیزه. [ س ِ زَ / زِ ] ( اِمص ) جست و خیز و لگد انداختن ستور. ( آنندراج ) ( برهان ):
بر شتر عیسی نهاده تنگ بار
خر سکیزه میکند در مرغزار.مولوی.|| غلطانیدن. ( غیاث ) ( آنندراج ). || ستیزه که جنگ و خصومت و لجاجت باشد. ( برهان ).

فرهنگ معین

(س زَ ) (اِمص. ) ۱ - جست و خیز. ۲ - جفتک اندازی.

فرهنگ عمید

جست وخیز ستور، لگد، جفته، جفتک، آلیز.

ویکی واژه

جست و خیز.
جفتک اندازی.

جمله سازی با سکیزه

بر سر عیسی نهاده تنگ بار خر سکیزه می‌زند در مرغزار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال نخود فال نخود فال فرشتگان فال فرشتگان فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی