سر و کله زدن

لغت نامه دهخدا

سر و کله زدن. [ س َ رُ ک َل ْ ل َ/ ل ِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) فهماندن. گفتگو کردن. بحث کردن. || به سختی چیز را به کسی فهماندن.

فرهنگ معین

(سَ رُ. کَ لُِ. زَ دَ ) (مص ل. ) (عا. ) بحث کردن، گفتگو کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) سر و کله زدن با کسی. گفتگو کردن با وی مباحثه کردن.

ویکی واژه

(عا.)
بحث کردن، گفتگو کردن.

جمله سازی با سر و کله زدن

بسیاری از گروه‌های برتر دههٔ ۶۰ بریتانیا مانند اعضای بیتلز، رولینگ استونز، کینکس، 10 سی سی، د موو، یاردبردز و پینک فلوید همگی از مدارس هنر به موسیقی پا گذاشتند. تفاوت آنها با رقبای آمریکایی در کشمکش با کلمات صنعتی و سر و کله زدن با محاسبات ریاضی بود که متمایزشان می‌کرد. در میانهٔ دههٔ ۶۰, روند مبتنی بر پایهٔ هنر و اصالت که تا پیش از این در انحصار آمریکایی‌ها و آثارشان که به وفور در سبک‌های راک اند رول و آر اند بی دیده می‌شد بود، در بین بریتانیایی‌ها قوت گرفت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
تسخیر یعنی چه؟
تسخیر یعنی چه؟
تزویر یعنی چه؟
تزویر یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز