راتق
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
جمله سازی با راتق
بر اضداد چون قدم حدوثش موافق است همانگه که راتق است همانگاه فاتق است
ملک را راتق حسام تست و فاتق تیر تو تا جهان باشد همین هر دو درادوز تو باد
مهتر آل رسول جز تو کس امروز نیست که گردد به ملک راتق و فاتق
عقل را اندر سرای شرع وقت حل و عقد امر و نهیش گاه راتق گاه فاتق ساخته
کن محسناً او مسیئاً راتق لی ابداً تکن لدی علی الحالین مشکوراً