لغت نامه دهخدا
درزنان. [ دَ رَ ] ( اِ ) ریسمانی که در سوزن کشند. ( آنندراج ). آن رشته که در درزن کشند. ( انجمن آرا، ذیل درز ). و رجوع به درزمان شود. || نومید. ( آنندراج از کشف ). || زن ترسایان. ( آنندراج از کشف ).
درزنان. [ دَ رَ ] ( اِ ) ریسمانی که در سوزن کشند. ( آنندراج ). آن رشته که در درزن کشند. ( انجمن آرا، ذیل درز ). و رجوع به درزمان شود. || نومید. ( آنندراج از کشف ). || زن ترسایان. ( آنندراج از کشف ).
ریسمانی که در سوزن کشند نومید
💡 فرمود ملک به درزنان «اران» گه درزن این برید، گه درزن آن