واژه جلیت در زبان عربی، که ریشههای عمیقی در ادبیات و لغتشناسی فارسی دارد، به صفاتی همچون چابکی، چالاکی و سرعت اشاره میکند. این کلمه، که در متون کهن به مرد چابک و چست یا چالاک تعبیر شده است، تصویری از فردی پرانرژی، هوشیار و توانا را ترسیم میکند که قادر است با سرعت و دقت عمل کند. علاوه بر این، جلیت به پدیدهای طبیعی نیز اطلاق میشود: شبنمی که در طول شب بر زمین نشسته و با سردی هوا منجمد میگردد. این وجه تسمیه، زیبایی و ظرافتِ پدیدههای طبیعی را در کنار مفهوم چابکی و استقامت به ذهن متبادر میسازد.
جلیت
لغت نامه دهخدا
جلیة. [ ج َ لی ی َ ] ( ع ص ) خبر یقین. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || مؤنث جلی. ( از اقرب الموارد ). رجوع به جلی شود.
جلیة. [ ج ُ ل َی ْ ی َ ] ( اِخ ) موضعی است نزدیک وادی القری. ( از معجم البلدان ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
ویکی واژه
جمله سازی با جلیت
در شبستان فنا شمع تجلیت کجاست؟ تو هم ای بی سر و پا، موسی جان را طوری
باروی تو روی کفر و ایمان بنماند با نور تجلیت دل و جان بنماند