توهیم

این واژه به معنای افکندن در غلط و بدگمانی است. این واژه در فرهنگ لغت به عنوان یک عمل نادرست و ناپسند شناخته می‌شود که فرد را به اشتباه و سردرگمی می‌کشاند. زمانی که کسی در مورد فرد دیگری توهیم می‌کند، او را در وضعیتی قرار می‌دهد که به او شک و تردید می‌کند و این می‌تواند به روابط انسانی آسیب بزند. توهیم می‌تواند ناشی از سوءتفاهم‌ها، برداشت‌های نادرست یا حتی حسد باشد. در حقیقت، این عمل نه‌تنها به فرد مورد نظر آسیب می‌زند، بلکه به خود فردی که توهیم می‌کند نیز لطمه می‌زند. زیرا بدگمانی و افکندن در غلط، زمینه‌ساز تنش‌ها و اختلافات می‌شود. در دنیای امروز که ارتباطات انسانی اهمیت بیشتری پیدا کرده‌اند، ضرورت دارد که با دقت و احتیاط بیشتری با یکدیگر برخورد کنیم و از توهیم اجتناب کنیم. شفافیت و صداقت در ارتباطات می‌تواند به کاهش سوءتفاهم‌ها و تقویت روابط کمک کند.

لغت نامه دهخدا

توهیم. [ ت َ ] ( ع مص ) به غلط افکندن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). بدگمانی افکندن و در غلط انداختن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ):
کای عجب، نهی از پی تحریم بود
یا به تأویلی بدو توهیم بود.مولوی.

فرهنگ معین

(تُ ) [ ع. ] (مص م. ) به وهم انداختن.

فرهنگ عمید

۱. در وهم و خیال انداختن، به گمان افکندن.
۲. در غلط و اشتباه انداختن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بوهم انداختن در گمان افکندن ایجاد پندار کردن. جمع: توهیمات.

جمله سازی با توهیم

کای عجب نهی از پی تحریم بود یا به تاویلی بد و توهیم بود
ستوهیم هم مرد و هم بارگی شده در دم مرگ یکبارگی
به جلوه‌گاه مطالب بسا که تافته‌ای به قوّت نظری دست جرأت توهیم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان استخاره کن استخاره کن فال تک نیت فال تک نیت فال احساس فال احساس