لغت نامه دهخدا
تصویب کردن. [ ت َص ْ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) روا کردن.صَح گذاشتن. صواب شمردن. پسندیدن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). رأی دادن اکثریتی از مراجع اداری یا قانونگذاری چون مجلس شورا یا در اجرا یا عدم اجرای امری.
تصویب کردن. [ ت َص ْ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) روا کردن.صَح گذاشتن. صواب شمردن. پسندیدن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). رأی دادن اکثریتی از مراجع اداری یا قانونگذاری چون مجلس شورا یا در اجرا یا عدم اجرای امری.
( مصدر ) ۱ - صواب دانستن.۲ - رای موافق دادن مجلس یا هیات وزیران بلایحه ای.
approvare
💡 در طول دهههای بعد، اکثر ایالتهای آمریکا و استانهای کانادا یا مهندسان را ملزم به داشتن مجوز میکردند، یا قوانین خاصی را تصویب کردند که حقوق عنوان را برای سازمان مهندسین حرفهای محفوظ میداشت. در نمونه کانادایی همه افراد شاغل در رشتههای مهندسی که خطری برای جان، سلامت، اموال، رفاه عمومی و محیط زیست هستند، باید مجوز میگرفتند و همه استانها تا دهه ۱۹۵۰ نیاز به مجوز داشتند.
💡 در ۲۹ اکتبر ۲۰۰۴، سران دولتهای کشورهای عضو اتحادیه اروپا معاهدهای که قانون اساسی اروپا را وضع میکند به امضاء رساندند که بعداً ۱۳ کشور عضو آن را تصویب کردند. اما در اغلب موارد، تصویب بیشتر بر اساس عملکرد پارلمانی است تا رأی عمومی، که این فرایند در ۲۹ می۲۰۰۵، زمانیکه رأی دهندگان فرانسه قانون اساسی را با ۵۵٪ به ۴۵٪ رد کردند نامشخص و متزلزل باقیماند. سه روز پس از رفراندوم فرانسه در مورد قانون اساسی اروپا، هلند نیز طی رفراندومی با ۶۱٪، قانون اساسی اروپا را رد کرد.