این واژه که از زبان عربی وارد فارسی شده، به معنای جرعهجرعه نوشاندن یا فروخوراندن است. اما این فروخوراندن فقط به مایعات محدود نمیشود؛ بلکه میتواند به صورت استعاری برای مفاهیم انتزاعیتری مثل فروخوردن خشم یا نوشاندن زورکی حقیقت نیز به کار رود. همین گستردگی معنایی است که آن را کلمهای پربار و قابل تأمل میکند. در بافتهای ادبی و کهن فارسی، تجریع غالباً برای بیان عملی ناخوشایند یا اجباری به کار رفته است. به عنوان مثال، هنگامی که گفته میشود تجریع خشم، یعنی فرد مجبور به فرو بردن غضب خود شده است، شاید به دلیل شرایطی که اجازه بروز آن را نمیدهد. این مفهوم، بار عاطفی و روانشناختی خاصی به کلمه میبخشد و آن را از یک فعل ساده نوشاندن، به نمادی از تحمل و سرکوب احساسات تبدیل میکند. در منابع لغتشناسی نیز بر این جنبه تأکید شده و آن را مترادف با واداشتن کسی به جرعهجرعه نوشیدن یا به اکراه چیزی را به او خوراندن دانستهاند.
تجریع
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
ویکی واژه
فرو خوردن خشم.
جمله سازی با تجریع
یجر عهم کاساً لو ابتلی اللظلی بتجریعها طارت کاسرع ذاهب
تجر عهم کاسا لو ابتلیت لظی بتجریعه طارت کاسرع ذاهب