بیکله

انسان بیکله به فردی گفته می‌شود که از نظر اجتماعی و فرهنگی، به نوعی از زندگی و رفتارهای اجتماعی دور مانده یا به اصطلاح، از جامعه جدا شده است. این اصطلاح معمولاً به افرادی اشاره دارد که در زندگی اجتماعی خود فعالیت کمتری دارند یا به نوعی انزواطلب هستند. انسان بیکله ممکن است به دلایل مختلفی مانند مشکلات روانی، اجتماعی یا اقتصادی به این وضعیت دچار شده باشد.

لغت نامه دهخدا

بی کله. [ک َل ْ ل َ / ل ِ ] ( ص مرکب ) بدون کله. بدون سر. رجوع به کله شود. || زودخشم ( در تداول عامه ). آنکه زود خشم گیرد: فلان آدم بی کله ایست؛ زود کج خلق شود.
- آدمی بی کله؛ آنکه زود خشم آرد و از جای بشود. ( یادداشت مؤلف ).
|| بی مغز. کوته فکر.
بی کله. [ ک ُ ل َه ْ ] ( ص مرکب ) مخفف بی کلاه. || کلاه علامت منصب و مقام است و بی کلاهی کنایه از فقد مقام. در مقابل کلاهدار و صاحب کلاه کنایه از صاحب تاج است به معنی پادشاه:
مبین حقیر گدایان عشق را کاین قوم
شهان بی کمر و خسروان بی کلهند.حافظ.

فرهنگ فارسی

مخفف بی کلاه یا کلاه علامت منصب و مقام است و بی کلاهی کنایه از فقد مقام. در مقابل کلاهدار و صاحب کلاه کنایه از صاحب تاج است به معنی پادشاه.

جملاتی از کلمه بیکله

ز آفتاب قیامت اگر خبر داری به فرق بیکلهان سایه‌کن‌، غبار مریز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم