برخورد کردن به معنای تصادف یا ملاقات با کسی است. این واژه به نوعی به تعاملات و ارتباطات میان افراد اشاره دارد. برخی اوقات این برخوردها به شکل ناگهانی و تصادفی رخ میدهد، به طوری که فرد بدون برنامهریزی قبلی با شخص دیگری مواجه میشود. همچنین، این واژه به ارتباطاتی که به صورت عمدی و با هدف خاص انجام میشود، نیز اشاره دارد. به عبارت دیگر، ممکن است ما با کسی در یک مکان خاص دیدار کنیم که این هم نوعی برخورد به حساب میآید. در واقع، برخورد کردن میتواند هم به مفهوم برخورد فیزیکی و هم به معنای ملاقاتهای اجتماعی و فرهنگی تعبیر شود. این مفهوم به ما یادآوری میکند که زندگی پر از تعاملات ناگهانی و برنامهریزی شده است که هر کدام تأثیر خاصی بر روند زندگی ما دارند.
برخورد کردن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
ویکی واژه
scontrarsi
ایران
اصابت
جمله سازی با برخورد کردن
زمانی که او در هوستون بود، اولین بانک ملی شهر اوستین حسابرسی شد و حسابرسان فدرال با چندین مورد اختلاف و ناهمخوانی برخورد کردند. آنها تصمیم گرفتند یک کیفرخواستِ فدرال علیه پورتر تنظیم کنند. به این ترتیب، پورتر به اتهام اختلاس در ارتباط با شغل خود در بانک دستگیر شد، اما این اتهام را نپذیرفت.