اهالي

اهالی یک جامعه یا منطقه به عنوان افرادی که در آن محل زندگی می‌کنند، نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری فرهنگ، سنت‌ها و هویت اجتماعی آن منطقه ایفا می‌کنند. این افراد با داشتن ویژگی‌ها و خصایص خاص خود، به تنوع اجتماعی و فرهنگی جامعه کمک می‌کنند. اهالی هر منطقه با تعاملات اجتماعی، همکاری‌های محلی و مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی می‌توانند به ارتقاء سطح کیفیت زندگی در محل سکونت خود بپردازند. همچنین، ارتباطات میان اهالی می‌تواند به ایجاد حس همبستگی و همیاری در میان آن‌ها منجر شود که این موضوع خود از عوامل مؤثر در تقویت پیوندهای اجتماعی و حفظ ارزش‌های فرهنگی به شمار می‌رود. به علاوه، اهالی به عنوان حافظان سنت‌ها و آداب و رسوم محلی، مسئولیت سنگینی در انتقال این میراث فرهنگی به نسل‌های آینده دارند. به همین دلیل، شناخت و درک ویژگی‌ها و نیازهای اهالی یک منطقه، می‌تواند به برنامه‌ریزی‌های بهتر اجتماعی و فرهنگی کمک کند و در نتیجه، به توسعه پایدار و متوازن جامعه منجر شود. به طور کلی، اهالی به عنوان عنصر اصلی هر جامعه، نه تنها در ایجاد و حفظ فرهنگ و هویت محلی نقش دارند، بلکه با ایجاد تعاملات مثبت و سازنده، می‌توانند به بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی منطقه نیز کمک شایانی نمایند.

لغت نامه دهخدا

اهالی. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ اهل بر خلاف قیاس است، اعیان و اشراف. ( از شرح نصاب و کنز بنقل غیاث اللغات ) ( آنندراج ). ج ِ اَهل. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به اهل شود. || مأخوذ از تازی، کسانی که در جایی مسکن دارند و متوطن درآنجا می باشند و مردمان و اشخاص و اعضاء و افراد قبیله و طایفه و خانواده و کسان خانه و عیال و اعیان و اشراف. ( از ناظم الاطباء ).
- اهالی موالی، اهالی و موالی؛ مردمان غنی و فقیر. رجال دولت. خدم و حشم. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

( اَ ) [ ع. ] (اِ. ) جِ اهل، ساکنان، مردمان، کسان.

فرهنگ عمید

۱. = اهل
۲. مردم، مردمان.

فرهنگ فارسی

مردم، مردمان، جمع اهل
( اسم ) جمع اهل مردمان کسان ساکنان

ویکی واژه

جِ اهل؛ ساکنان، مردمان، کسان.

جملاتی از کلمه اهالي

اهالي روستا از كرامات و معجزات اين امام زاده بسيار تعريف كرده اند و همواره براي راز و نياز به اين مكان مراجعه مي كنند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم