دورسیر. [ س َ / س ِ ] ( ص مرکب ) دورگرد. ( آنندراج ). که در مسافتی دور سیر و گردش کند : غیرت غیر از قدرش دورسیر پاک چو امکان تغیر چو غیر.امیرخسرو دهلوی ( از آنندراج ).و رجوع به دورگرد شود.
فرهنگ فارسی
دور گرد . که در مسافتی دور سیر و گردش کند .
فرهنگستان زبان و ادب
{cruiser} [حمل ونقل دریایی] نوعی کشتی سیاحتی و تفریحی منحصراً برای پیمودن مسافت های طولانی
ویکی واژه
نوعی کشتی سیاحتی و تفریحی منحصراً برای پیمودن مسافتهای طولانی.