کوری نمودن

لغت نامه دهخدا

کوری نمودن. [ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) تغطش. تغاطش. تعامی. ( منتهی الارب ). خود را به نابینایی زدن. برخلاف حقیقت اظهار کوری کردن.

فرهنگ فارسی

تغطش . تغاطش . خود را به نابینایی زدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال فرشتگان فال فرشتگان فال چای فال چای فال اوراکل فال اوراکل