لغت نامه دهخدا
چرکش. [ چ َ ک َ ] ( اِخ ) سامی بیک گوید: یکی از سه قضایی است که سنجاق کنغری را تشکیل می دهد. از مشرق به خود کنغری ، از شمال به «آراج »، از مغرب به «کرده » و از جنوب به «یبان آباد» محدود است. دارای 388 قریه است که به 74 دیوان منقسم شده اند. سکنه آن از 23000 تن تجاوز میکند که همه مسلمانند. زمین آن حاصلخیز است و محصولات بسیار و معادنی از جمله معدن گوگرد دارد. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ).