پیروزور
پیروزور. [ روزْ وَ ] ( ص مرکب ) پیروزمند. مظفر :
همی گفت این سخن پیروزور شاه
دو چشمش دیده بان گشته سوی راه.فخرالدین اسعد ( ویس و رامین ).
۱. پیروزمند، به پیروزی رسیده.
۲. کامیاب.
( صفت ) پیروزمند مظفر : همی گفت این سخن پیروز ور شاه دو چشمش دیده بان گشته سوی راه . ( ویس و رامین )