هلاشم

لغت نامه دهخدا

هلاشم. [ هََ ش َ ] ( ص ) هرچیز زبون و زشت و بدرا گویند. ( برهان ). مقلوب لهاشم است. ( انجمن آرا ).

فرهنگ معین

(هَ ش ) (ص . ) زبون ، بد، زشت .

فرهنگ عمید

= لهاشم

فرهنگ فارسی

(صفن ) زبون وزشت : ((من هرچگونهباشم بی کارکی نباشم یاچیزکی نویسم یاچیزکی تراشم خطی نه سخت نیکوخطی ازین میانه شعری نه ینک عالی شعری ازین هلاشم . ) ) (انوری رشیدی )

ویکی واژه

زبون، بد، زشت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال احساس فال احساس فال ای چینگ فال ای چینگ فال فنجان فال فنجان